یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Saturday, January 28, 2006
گفتگوهای جذاب
دیروز صبح، آقایی بسیار محترم با من تماس گرفت و مدتی با هم در باب مسائل مختلف گفتگو کردیم. علاقه او به ایران آنقدر زیاد بود که‌ می‌شد علت عصبیت در بیان بعضی جملاتش رابه خوبی درک کرد: چیزی که من اسمش را عشق بیش از حد به آب و خاک می‌گذارم.

در قسمتی از بحث از برخی نوشته‌هایم در باب حقوق بشر و یا سازگارا انتقاد کرد، و معتقد بود وبلاگ‌نویسان تورنتو انگار مثل یک جریان کار می‌کنند...همه می‌خواهند سازگارا را به لجن بکشند...چرا هر حرکت حقوق بشری را با ارتباط به راست‌ها زیر سوال می‌بریم...مگر "راست" بودن اشکالی دارد...راستش متاسف شدم که این سوالات را به صورت کامنت مطرح نکرده بود تا بتوانم در وبلاگ به یا در همان کامنت‌دانی به آن‌ها بپردازم.

توضیح دادم که بر پایه چیزی که می‌بینم حرفم را می‌زنم. بر خلاف اعتقاداتم هم در باره افراد قضاوت نکرده‌ام، در مورد راست‌ها هم بسیار خوشحال خواهم شد خیلی‌ها عضو جریان راست باشند! چون سوژه برای کاریکاتور من زیاد خواهد شد!

من نگاه جماعت "نو محافظه‌کار" آمریکایی را خطرناک می‌دانم. باید جور دیگری بنویسم؟ حقوق بشر برای این جماعت که برای خیلی از مسائل دیگر دنیا و حتی وضعیت بسیاری از شهروندان آمریکایی دل نمی‌سوزانند، یک ابزار است. خب این نظر من است! چرا باید حرف دیگری را بزنم که خوشایند دوستان باشد؟

من شخصا در پاسخ به نامه سازگارا، در فروردین ماه، چند مساله کاریکاتوری-نوشتاری مطرح کردم. خوشحال خواهم شد ایشان ضمن پیش رفتن در امور سیاسی، اندکی ذهن مردم را هم روشن کنند.

وبلاگ‌نویسی در تورنتو مکتب نیست، سبک هم نیست. بعضی از ما همدیگر را می‌بینیم، توی سر وکله هم می‌زنیم، در بسیاری از موارد هم اختلافات وحشتناک داریم. ولی این اختلافات باعث نمی‌شود که بخواهیم در مواردی که اشتراک نظر داشته‌ام خودمان را برای حال طرف دیگر را گرفتن بگیریم یا ...

...

در هر حال از اینکه این فرد دوست‌داشتنی و باسابقه در امور فرهنگی لطف کرد و نظراتش را صریح و صادقانه به من گفت، بسیار بسیار ممنونم.