مدتها بحث بر سر این بود که جناح چپ در دوران رکود و دوری از قدرت، دولت در سایه تشکیل میدهد... یکی از سوالاتی که به ذهن ناقص من میرسد این است که آیا این دولت سایه تشکیل شده یا نه؟ آیا این دولت سایه در صورت وجود میتواند پیامهای خود را به مخاطبان حزب منتقل کند؟ آیا حزو حاکم سابق و اقمارش، مانیفستی دارد؟ و ...
مسالهای که برای من جای سوال دارد، نحوه برقراری ارتباط مستمر اصلاحطلبان به طرفداران خود است! آیا اصلاحطلبان نالان از نداشتن مجوز کافی برای انتشار نشریه، توان ارتباط با رای دهندگان به دکتر معین را دارند؟ آیا حتما باید نشریه به صورت دکهای در اختیار مردم قرار بگیرد یا میتوان در روزگار فعلی بر اساس ایمیل لیست و یا نشانی، نشریه داخلی به مخاطبان فرستاد؟
اگر اصلاحطلبان نزدیک به سازمان مجاهدین و مشارکت، جمعا چهار میلیون رای داشته باشند، پس لابد باید بتوانند حد اقل یک بیستم این تعداد را جزو مخاطبان خواننده ویژهنامههایشان محسوب کنند. به عبارت دیگر اگر توان شناسایی خوبی داشته باشند، شاید بتوان به طریقی مخاطبان را زنده نگاه داشت. البته این به شرطی است که این جماعت به ادعای پیشین خود که رای دهندگان در انتخابات اخیر ریاست جمهوری به معین، کیفی بوده اند نه کمی...پس رای دهنده کیفی احتمالا کسی است که باید حاضر باشد برای اعتقاداتش هزینه کمی بدهد، نه؟
می اندیشم که تمام این حرفها فقط برای کاهش غم ناشی از رسیدن رای ۲۰ میلیونی به خمس آن بوده باشد. به هر حال، حتی اگر یک بیستم این یک پنجم را هم بتوانند جذب کنند باز هنر کردهاند.
ساده اندیشی است اگر وبلاگ را معیار ارتباط با طرفداران بدانیم. مگر وبلاگ خود دکتر معین چند نفر بیننده داشت؟ چرا روندی را که شروع کرد ول کرده است؟ یا مثلا وبلاگ تاجزاده چقدر توانسته مخاطبان این جبهه سیاسی را به خود جلب کند؟ مگر مصطفی سالها نشریات دو خردادی را به عنوان حامی خود در برابر شورای نگهبان نداشت؟ یعنی مردم به خوبی او را نمیشناسند؟ یعنی مردم زحمات این آدم صاحب فکر را فراموش کردهاند و دیگر خط او را نمیخوانند؟ گمان نکنم، ولی اگر تاجزاده نوعی، قالب ارتباطی خود را بهتر میکرد، اتفاق کمی نبود...
فکر میکنم بچههای با استعداد نزدیک به مشارکت هنوز نتوانسته اند محافظهکاران بیاستعداد آنرا کنار بزنند و طرحی نو دراندازند. تا جناح راست رقیبی مثل این پیر و پاتالهای اصلاحطلب دارد، هیچ غمی نخواهد داشت!
ادامه دارد!