سالی که نکوست، از بهارش پيداست، و تابستان ۸۴ آنقدر بد بود که خيلیها میخواستند از دست احمدینژاد به هاشمی
رفسنجانی پناه ببرند!
دکتر معين طفلکی هم که از همه مانده و رانده سرگيجه گرفته بود...کروبی هم که معتقد بود آرایاش را کش رفتهاند به همه جا معترض...تهديد کرد که از مجمع روحانيون کنار خواهد کشيد. سردار ذوالقدر هم راز معجزه انتخاب را به نحوی بيان کرد.
...
ظهور از جمکرانبه کسانی که مخالف فرهنگ ظهور از جمکران بودند، ثابت شد که حد اقل حجتيه و احمدینژاد از آنجا که میتوانند ظهور کنند!
جانشينرياست جمهوری چيزی بود در قامت احمدینژاد و بس!
گروگانگيرتا احمدینژاد به قدرت رسيد و هوس سفر به سازمان ملل به سرش زد، آمريکايیها صدايشان در آمد که طرف جزو گروگانگيرها بوده است...
بخشنامه منع شکنجهيکی از بزرگترين فوايد تابستان ۸۴، زنده شدن بحث بخشنامه منع شکنجه بود. ناظران معتقد بودند که اگر در قانون شکنجه منع شده است، صدور بخشنامه چه لزومی دارد؟ ظاهرا هنوز هم به بخشنامههای بيشتری احتياج هست!
دکتر معيندکتر معين هم که البته روزگار خوشی نداشت...
نفت بر سر سفره مردم...احمدینژاد مرد عمل است ديگر...
شورای عالی آبنبات ملیلاريجانی هم که رای چندانی نياورده بود، و نمیدانستند با او چه کار کنند، به علت علاقه بسيار به واردات آبنبات بوسيله حسن روحاني، مسوول شورای عالی امنيت ملی شد! وی در طول تبليغات انتخاباتی گفته بود که گروه مذاکره کننده با اروپايیها به آنها مرواريد داده و به جايش آبنبات تحويل گرفته است...
انتخاب وزراوقتی اسامی وزرای پيشنهادی کشور، اطلاعات و کيهان(ارشاد سابق) اعلام شد، موجی از شور و شادی جامعه نويسندگان و هنرمندان را چنان در بر گرفت که اکثرا وصيتنامههای خودشان را تقديم خانوادههای خود کردند. عدهای هم از ترس "هويتسازی" سريع از خودشان فيلم گرفتند و به خارج از کشور فرستادند تا در صورت دستگيری و مصاحبه اجباري، بقيه بفهمند که ماجرا از چه قرار بوده است.
هاله تقدسو بالاخره احمدینژاد به سفر فرنگ رفت...او به همراه عده قليلی(به اضافه ۲۰۰-۳۰۰ نفر) راهی نيويورک شد. در راه نيويورک اتفاق خاصی افتاد که منجر به ايجاد هاله تقدس بالای سر محمود شد...