دیشب از ۱۰ و نیم تا هشت صبح بدون استراحت کار کردم. دو بار هم وسط خواب سیستم هشدار دهنده ساختمان آژیری کشید که آن سرش ناپیدا. آخرش هم معلوم شده کرم ریختن تعمیر کاران بوده است.
بخشی از اولین مقاله ای که رویش کار میکردم تمام شد و تنها یک چهارم پایانیاش مانده.
مقاله دوم هم نصفاش تمام شده و همکار ترکیهام که باید نیم دیگر کار را کامل کند انگار یادش رفته که تا ۴ روز دیگر بیشتر وقت نداریم. یک مقاله ۲۴۰۰ کلمهای.
از همه اینها بدتر یک همکار کاریکاتوریست محافظهکار آمریکایی که متخصص تیغ زدن جمهوریخواهان است چهار تا ایمیل زده که برای طرح وزارت خارجه آمریکا برای دموکراتیزه کردن خاور میانه پروژه تعریف کنم. من هم در جواب به زبان انگلیسی مفهوم زرشک را ترجمه کردم. انگار در گوش طرف یاسین خوانده ام. وقتی به او میگویم که به این کار اعتقاد ندارم و اصلا آنرا به نفع رشد دموکراسی در خاور میانه نمیدانم و بشدت هم مخالفش هستم، شوکه میشود! جالب است که بعضی از همکاران آمریکاییاش هم مسخرهاش کرده اند.اگر ماجرا عمومی شد، لینک را در وبلاگم میگذارم!
الان هم اگر دیگر صدای آژیر در نیاید میخواهم دو ساعت بخوابم!!!