بعد از ظهر از خواب بيدار شدم که کاريکاتور روز را بکشم، همينطوری تلويزيون را روشن کردم و بعد اندکی کانال چرخاني، به بازی بارسلونا و ميلان رسيدم...همان دقايق اول تماشا بود که پاس رونالدينيو به ژولی رسيد و کار ميلان را ساخت! عجب موجودی شده اين رونالدينيو!
راستش من ميلان خيلی خوشم میآيد، ولی بازی بارسلونا حرف نداشت! دلم هم حسابی برای کری خواندن با بر و بچههای همکار تنگ شده...هيجانیترين ديدار بارسلونا هم که توی ذهنم مانده همان بازی آخر فروردين ۱۳۷۹ است، همان شبی که خبرمان کردند برويم ويژهنامه "کنفرانس برلين" صبح امروز را کارکنيم...