گفته میشود که هفته آينده حسين درخشان در راس هياتی يک نفره به تورنتو میآيد و در محل گفتگوی تمدنها واقع در خيابان يانگ، با دوست عزیزتر از جانش ديدار میکند. تا اينجای کار بخشهايی از پروتوکل آتشبس بين اين دو رد و بدل شده است.
اين هفته مصاحبه محشری با يک بلاگر به زبان انگليسی کردهام که حتما آنرادر
وبلاگ خارجیام بخوانيد! منتهی الان دارم اندکی فرمتش میکنم...پس الان نمیتوانيد بخوانيدش!
دوست گرانقدری که رفیق علی لاریجانی هم بوده و ما نمیدانستیم، گفته که ایشان خیلی آدم باحالی است و من نباید از دستش شاکی باشم. به سه دلیل، علاوه بر دلایل سیاسی از دست لاریجانی شکارم:
۱- در سال ۱۳۷۶، به خاطر کاریکاتوری که در مهر از من چاپ شد و سوژهاش لاریجانی بود، مرا از برنامه قاصدک بیرون انداختند. من در آن دوره به خاطر هزینههای ازدواج اندکی بیپول شده بودم و روی مبلغ مورد نظر خیلی حساب می کردم...نان مرا برید!
۲- در سال ۱۳۷۷، همایون خیری تهیه کننده برنامه رادیویی کاوش بود و من هم مجری قسمت زمین شناسی. ظاهرا مرا بهانه کردند و برای برنامه مشکل ساز شدند. بعدا بچهها معرفت به خرج دادند و کنار کشیدند.
۳- هفته نامه مهر به خاطر گزارش ویژه سیما، مورد غضب قرار گرفت و تعطیل شد. صرف نظر از مساله مالی، این نشریه برای من خیلی ارزشمند بود.
حالا لطفا به آقای لاریجانی بفرمایید که میتواند از من و بقیه به خاطر این ماجراها حلالبودی بطلبد. ولی کاریکاتورش را کماکان میکشم...ناجور!