یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Wednesday, May 24, 2006
خواب!
دیروز از اعصاب خراب نتوانستم بخوابم! فقط گوش‌هایم را بستم که صدایی نشنوم.

همه‌اش قیافه مظلومانه و نگران مانا توی ذهنم بود که داشت عرق می‌ریخت. مانا هر وقت عصبانی می‌شد بدجوری عرق می‌کرد. طفلکی!

حالا جالب این است که باید به نحوی خوشحال هم بود که جانش در امان است! این جماعتی که کاریکاتور کوچک او را علم کرده‌اند و ساز جدایی‌طلبی سر داده اند و عقده طولانی خود را سر بقیه خالی می‌کنند، مطمئنا تابع احساسند، نه عقل! حالا چقدر جالب که بخش عمده این عقلا دانشگاه رفته هم هستند، و فقط نباید نگران حسنی بود.

دیشب هم قبل از رفتن سر کار می‌خواستم بخوابم، ولی باز خوابم نبرد. سر کار هم واقعا بمباران شدم. اینقدر کارم سنگین بود که مجبور شدم همکار زاپاسم را از خواب بیدار کنم که از خانه کمکم کند.

اگر خدا بخواهد یک کمی بخوابم!