یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Thursday, June 01, 2006
و اما در باب جنايت!
يادداشت​های بر و بچه​ها در مورد بيانيه حزب اعتماد ملی را که خواندم دردم گرفت. نمی​دانم کدام پدر آمرزيده​ای در اين حزب دارد باد شکم خود را تبديل به حروف الفبا می​کند. در طول يکی دو هفته اخير حرف​های زيادی در باب کار مانا زده شده، مقاله​ها نوشته​اند و نقدها کرده​اند.

اولا، برای بار نمی​دانم چندم بايد بگويم که کار مانا يک خطای سهوی است. به هيچ وجه جرم به حساب نمی​آيد، از نظر اخلاقی هم بايد معذرت خواهی می​کرده.

ثانيا، به قول خيلی از رفقای آذری و ترک، کار مانا فقط بهانه​ای شد برای بيان اعتراض​آميز خشم فروخورده بازمانده از چندين و چند نسل. حالا شاخه روحانيون حزب اعتماد ملی ماجرا را می​خواهد ببندد به ناف رژيم منحوس پهلوي، ديگر بايد فاتحه عقل و عقل گرايی را خواند.

پدر آمرزيده​ها! لطفا بفرماييد تعريف جنايت چيست؟ يک "نمنه" در گوشه روزنامه جمعه مخصوص کودکان جنايت است، يا حقوق عقب افتاده هزاران کودک يتيم و همسر ان شهدای طلبکار از بنياد شهيد دوران آقای کروبی؟ جنايت ايجاد يک سو تفاهم کوچک است يا دست داشتن در اعدام​های سال​های ۶۰ و سکوت معنی​دار در برابر هر چيزی که اسم"امام" بر آن مانده؟

مانا چه جنايتی مرتکب شد؟ يک شوخی که بارها در کارش وجود داشته و فقط اين بار ديده شده! باور نداريد؟ وقتی در سال​های قبل اشاره​ای به اصطلاحات رايج زبان جوانان امروزی کرده بود مگر منظورش تحقير خلق قهرمان آذربايجان بوده است؟

می​خواهيد صورت مساله را پاک کنيد؟ حالا چون روزنامه ايران از اردوگاه اصلاح​طلبان خارج شده و دست آن طرفی​هاست اسم کار مانا جنايت است؟ مگر همين مانا و توکا اين همه کار برای روزنامه​های ۲ خردادی توليد نکردند؟ همه چيز يادتان رفت؟

دو مساله برای من بوجود آمده است؛ يا نويسنده اطلاعيه، سر خود اين کار را کرده و بالايی​ها حزب بی​خبر بوده​اند، پس عقلا بايد اصلاحش کنند. و يا اينکه اين اطلاعيه با هماهنگی کروبی و حق​شناس تهيه شده، پس بايد فاتحه اين حزب را هم خواند. اگر هم فرضا کار منتجب​نيا باشد، که از صغير انتظاری نيست، ولی بزرگترها باید جبرانش کنند.

نکته بعدی اینکه آیا دبیر طرح روزنامه حاضر است با دارندگان چنین دیدگاهی ادامه کار دهد؟ یعنی اینقدر باید در مقابل چنین فقدان شعوری سر خم کرد؟