یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Tuesday, June 06, 2006
نامه یک خواننده طرفدار مجازات مانا و پاسخ آن

با سلام

ما هميشه دوست داريم از کسي که فکر مي کنيم مظلومه دفاع کني بدون اينکه به جرم و خطايش کوچکترين توجهي داشته باشيم!!. واقعا فکر نمي کنيد مانا نيستاني مستحق مجازات است؟ خلاصه حرف شما ها اين است که مانا آزاد شود. با عرض معذرت بايد بگويم کار مانا از دو حالت خارج نيست:

يا مزدور است و براي اين کار پول گرفته
و يا اينقدر کودن و احمق است که متوجه نشده داره توهين مي کنه !!

در هر حالت بايستي مجازات بشود و از افراد روشنفکر هم انتظار منطقي اين است با توجه به مساله توهين به بخشي از ملت ايران نه تنها تقاضاي تخفيف و بخشش نکنند بلکه بر اجراي قانون بدون هيچ تخفيفي تاکيد ورزند. من دو سوال از شما دارم و استدعا دارم پاسخ دهيد:

  1. فرض کنيم قوه قضائيه خواسته شما را قبول کند و همين امروز مانا را آزاد کند. آيا در اينصورت سنگ روي سنگ بند مي شود؟ به خاطر کار او چند نفر کشته شدند، براي چندصد نفر پرونده سازي شده و ....... آيا فردا مانا و امثال او با خيال راحت تر و با اطمينان بيشتر توهينهاي بزرگتري را مرتکب نمي شوند؟
  2. آيا شما به عنوان عضوي از ايران که به ادعاي خودتان روشنفکر هم هستيد به قوانين و مقررات کشور احترام مي گذاريد و پايبند هستيد يا نه؟ اگر پاسخ شما نه هست من حرفي ندارم. ولي اگر فکر مي کنيد پايبند هستيد اين روش شما درست است که با غوغا سالاري و خيلي ساده ميلونها ترک را که به آنها توهين شده فراموش کنيد و تنها به يک فردي که طبق مقررات کشور ما متهم و مجرم است فقط به خاطر اينکه همکار تان هست بپردازيد و تقاضاي آزادي فوري او را داشته باشيد؟

دوستان بزرگوار بنده خودم را خيلي قاطي مسائل سياسي نمي کنم ولي با ديدن وبلاگ شما حقيقتا در اين باور خود که هنرمندان مردمان شريف و عدالتخواهي هستند دچار شک و ترديد شده ام.

به اميد روزي که هنرمندان ما واقعاً به قوانين احترام بگذارند و تعصب صنف و همکار را نداشته باشند و (زبانم لال) به خاطر خوشايند افراد آنسوي آبها حقايق را زير پا نگذارند.
با تشکر
بهمن يزداني


پاسخ:
جناب آقای یزدانی،

۱- مطمئن هستم شما مطالب دیگر مرا در نقد کار مانا نخوانده‌اید، پس احتمالا مانند دیگر همفکران خود عجله کرده‌اید.
۲-مانا خود بعد از چاپ مطلب متوجه اشتباه و حساسیت ایجاد شده گردید، روزنامه ایران هم سعی کرد بدون ایجاد تنش عذرخواهی کند که قطعا کافی نبود. عدرخواهی مانا هم دردی را دوا نکرد.
۳-مانا تا آخر عمر از اینکه سو تفاهم، نه کاریکتورش، باعث مرگ شهروندان ایرانی شده ناراحت خواهد بود.‌ هیچ انسان آزاده‌ای راضی به از دست رفتن دیگری نیست. مانا را نشناخته‌اید. فکر می کنید او به راحتی خود را خواهد بخشید؟
۴-بنده با مجازات مانا مخالفم! به هزار و یک دلیل! اول اینکه خطای او سهوی است، دوم اینکه بر طبق قوانین کار او مستقیما اهانت محسوب نمی‌شود. ثالثا او جرمی مرتکب نشده. برداشتی که از کار او به طور ثانوی صورت گرفته عامل سو تفاهم است. مانا مانند هر روزنامه‌نگار دیگری خطا می کند، ولی این بار بدشانس بوده است.‌
۵- من هیچگاه ادعای روشنفکری نکرده‌ام و نخواهم کرد! شما از کجا به این درک رسیده‌اید که خدایی ناکرده چنین ادعایی از سوی من صورت گرفته؟
۶-خشم منطق را کور می‌کند. وقتی آب‌ها از آسیاب افتاد خواهید دید که کار مانا هر چند نادرست، در حدی نیست که تنها عامل بحران شناخته شود.
۷-کینه خود را نسبت به تحقیر تاریخی مورد نظر بر سر مانا خالی نکنید!

با احترام
نیک‌آهنگ کوثر