نيکان و البته ديگر منتقدان من که با sms، يا به صورت حضوری از آن تيتر، گزارش و طرح دفاع می کنند اما به کنه حرف من توجهی ندارند؛ من می گويم هر اشکالی اگر وجود داشته باشد با اين تيتر و طرح تنها احساسات مخاطبان را شعله ور می کنند، درحاليکه روزنامه بايد آرامش بخش هم باشد. مخصوصن در شرايطی که ما در جام جهانی هستيم؛ هم تيممان به آرامش احتياج دارد و هم مردممان تا اتفاقات غيرقابل پيش بينی نيفتد.
التوضیحات:
آرش يک نوع روزنامهنگاری را دوست دارد، و من نوعی هم يک نوع ديگرش را. نگاه آرش به آرامسازی است، و من به اعتراض. من میگويم روزنامه میتواند آرامشبخش باشد، ولی نمیگويم"بايد"! فرق است ميان "بايد" و "بهتر است باشد".
يکی از کارکردهای رسانه، ايجاد فشار هم هست. همه تلاش آن سالهای ما اين بود که جايگاه روزنامهها به عنوان اهرم فشار منتقدين تثبيت شود. حالا بياييم به خاطر گل روی علی دايي، ساکت بمانيم و به مربی ترسان از "شهريار" چيزی نگوييم.
به علی دایی چیزی نگویید، تا جام جهانی تمام شود، به مربی چیزی نگویید تا جام تمام شود، میرزاپور نا آماده سر جایش بماند، تا جام تمام شود. برانکو اعتقادی به دیدارهای تدارکاتی نداشته باشد، به او چیزی نگویید تا جام تمام شود. قدرت بدنی بچهها مناسب نیست، به او چیزی نگویید تا جام تمام شود. تاکتیک تیم مزخرف است، به او چیزی نگویید تا جام تمام شود.
آرش، گمانم رسانههای آزاد را با روابط عمومی تیم اشتباه گرفتهای!