یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Tuesday, June 13, 2006
تحليل​های فوتبالی هسته​ای صبح سه​شنبه
يکی از دوستان عزيز نوشته که اگر رونالدو در زمين بود باز هم ايران می​باخت.

اگر کل بازی ايران را از اول نگاه کنيم، چند مساله بامزه را می​توان در موردش نوشت:

اول از همه قدرت بدنی بازيکنان ايران نسبت به جام جهانی ۱۹۹۸ بسيار کمتر است. بدنسازی ايويچ در آن سال شاهکار بود. ولی امسال اثری از آن قدرت بدنی ديده نمی​شود. البته مطمئنا کارشناسان بهتر می​توانند نظر دهدن، ولی تحليل​های گزارشگران خارجی اين بود که تيم ايران در نيمه دوم بشدت تحليل رفته است.

دوم، تاکتيک ضعيف ايران در نيمه دوم بود. مکزيک با تغييرهای خود نشان داد که دنبال دريچه​های جديدتری است. اگر اندکی شطرنج بلد باشيد، می​دانيد که وقتی حريف روشی جديد را امتحان می​کند، بايد دفاع و ضد حمله متفاوتی در برابرش داشته باشيد، حالا که بازی فوتبال است، بدون شک وقتی سازماندهی حمله مکزيک به سمت راست کشيده شد، می​دانستند دارند چه کار می​کنند.

سوم، قرارگيری ميرزاپور درون دروازه در زمانی که يک فصل بد باشگاهی را سپری کرده، زير سوال است. در مسابقات تدارکاتی نيز خيلی مطمئن نشان نداد. او سال​های سال است ازاين اشتباهات می​کند.

الباقی:

کعبی دفاع راست مطمئنی نيست!

رضايی يکی از ساده​ترين اصول فوتبال را درست انجام نداد!

در نیمه اول دفاع چپ ما تحت فشار بود و یکی دو بار مهدوی​کیا از راست آمد و به داد این جناح رسید.

روی گل اول هم پوشش خوبی نداشتیم! بازیکنان مکزیک دقیقا از یک تاکتیک تجربه شده اتسفاده کردند و خوب می​دانستند دفاع ما روی ضربات دوم ضعیف عمل می​کند.

گل سوم هم که شاهکار بود.

وقتی وجود علی​کریمی باعث مشغول شدن چند مدافع مکزیک شد، باید کسی را آورد که همان خصوصیات یا مشابهش را داشته باشد. شجاعی بهترین گزینه نبود؟ درست بعد از بیرون آمدن کریمی بود که گل خوردیم. خیال​شان راحت بود و می​توانستند راحت​تر روی دفاع ما خیمه بزنند.

حضور دو مهاجم سرزن، که یکی کاملا بیکار بود چه مفهومی دارد؟ حد اقل مهاجمی که روی زمین خوب کار کند مثل برهانی می​توانست از اوائل نیمه دوم جانشین دایی شود. وقتی تکیه تیم روی دایی است، بعد از مدتی افت می​کند! تجربه بازی​های آسیایی پوسان کره جنوبی ثابت کرد که در نبود دایی، کل تیم راحت​تر حرکت می​کند. همان بازی​هایی که برانکو بهترین نتایجش را گرفت.

علی دایی به هیچ وجه رهبر خوبی برای تیم نبود. کار کاپیتان مکزیک را با دایی مقایسه کنید!

ما در این بازی اگر اشتباه نمی​کردیم، لا​اقل یک امتیاز را بدست آورده بودیم. و اگر توان آوردن فشار تا آخر نیمه دوم را داشتیم، دفاع مکزیک آنقدر مقاوم نبود که گل نخورد.