اين بار انگار نسخه شکست برای انجمن صنفی روزنامهنگاران پيچيده شده. از گزارشها میشود فهميد که فضای سياسی انجمن راستیها را بر آن داشته که اين يکی را هم فتح کنند.
بدون شک، انجمن صنفی روزنامهنگاران در طول ۹ سال فعاليت خود نقاط ضعف فراوانی داشته، از جمله داشتن يک خوشتيپ مادرزاد به عنوان رئيس انجمن! باري، سياسی شدن کارکرد انجمن و ناتوانیاش در برابر ظلمی که به بعضی از روزنامهنگاران رفته را نمیتوان سرپوش گذاشت.
با اين همه، در همين انجمن دست و پا شکسته کسانی بودهاند که دغدغهشان حمايت از همه روزنامهنگارانی بوده که دچار مشکلی شدهاند، کسانی بودهاند که بیخانمانی همکاران را تحمل نکردهاند، کسانی که رنج خانوادههای همکاران در بند عذابشان داده...
ای کاش در مقابل ۷ نامزد منسجم دست راستیها، اين طرف هم هفت نامزد مناسب میماندند و بقيه به نفعشان کنار میرفتند. ای کاش رجبعلی مزروعی و امثالهم که ديگر کارايی لازم را ندارند، برای اثبات برادریشان، به ديگر نامزدها کمک میکردند و نهايتا به روزنامهنگاران ثابت میکردند که رياست انجمن همه چيز نيست!
هستند کسانی در ميان آن ۳۵ نامزد اين طرفی که بازیهای سياسی جلوی ديدشان را نگرفته باشد، و خدمت بر قدرت را ترجيح دهند.