آقا چشمتان روز بد مبیناد! دیشب شاگردان کارگاه از جمله ما را بردند خیابان گردی که دیدنیهای شهر را نشانمان بدهند. یکی از دیدنیهای این شهر، بلانسبت حاضرون، خیابان چراغ قرمز است! انگار بانوان نسبتا محترمه را برای نمایش کارکرد داروی نظافت فرنگی در ویترین گذاشته باشند. ما که مجبور شدیم چشمانمان را غسل دهیم! فقط اگر گروهی حرکت میکنید، مواظب باشید در آن شلوغی کسی گم نشودها!
بعدش هم از ما گفتن، در این شهر همهاش دوچرخه است و دوچرخه سوار. مواظب باید بود که در مسیرشان قرار نگیری، وگرنه بدجوری میفهمند غریبهای...
دیروز یک بارانی آمد که نگو...انگار هم سنگ مثانه آسمان را برداشته بودند و هم انسداد پروستاتش رفع شده بود!