یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Monday, August 21, 2006
و اما حکایت ما
اولا، از بسیاری از دوستانی که با کامنت‌های خود مرا شرمنده کرده‌اند، ممنونم. ای‌میل‌ها هم به جای خود.

در ثانی، بخش مهمی مربوط است به کسانی که از موضع‌گیری من ناراحت شده‌اند. این موضع من است، و لزومی ندارد با موضع شما همسان باشد. من برای بدست آوردن آزادی جنسی و آزادی استعمال مواد مخدر و ... به این طرف دنیا نیامده‌ام. از آزادی کسب خبر، آزادی اینترنت، آزادی بیان نسبی لذت می برم. از اینکه در محیط کارم بدون آنکه همکاران ایرانی‌ام مسخره‌ام کنند می‌توانم روزه بگیرم، لذت می‌برم، چون کسی تحقیرم نمی‌کند. از ینکه وقتی با دوستان کانادایی بیرون می‌رویم و با احترام به مشروب نخوردن من نگاه می‌کنند، لذت می‌برم. من آزادم که هر کاری بقیه می‌کنند، نکنم! این هم یک نوع آزادی است، نه؟

هر کسی آزادی را در محدوده خاصی می‌نگرد. من هم دیدگاه خودم را دارم، هر چند از نظر بعضی "حداقلی"، "عقب‌مانده"، "واپس‌گرا" و ... باشد. ولی از اینکه می‌توانم آزادی خودم را در بیان آنچه می خواهم بگویم و بنویسم تجربه کنم، لذت می‌برم.

دوستانی گفته‌اند که مثلا فلانی را نادیده بگیر. همان فلانی یک انسان است. انسانی است که سخن من بر او گران آمده. ممکن است در بازی او نیافتاده باشم، و یا حتی افتاده باشم، ولی آنقدر برایش ارزش قائل هستم و بوده‌ام که کلامش را بی‌پاسخ نگذاشته باشم.

به قول رئیس کانادایی‌ام، بزنیم بریم جلو و گذشته را پشت سر بگذاریم. فعلا درگیر مطالعه روی قالب‌های مختلف کلاغستون هستم. می‌خواهم هر از گاهی برایش کاریکاتور بکشم. چند شخصیت جدید را باید برایش پیدا کنم. مدت‌ها است که ادای بعضی از دوستان را در نیاورده‌ام و مدتی طول می‌کشد تا روی صداهایی که از آن‌ها به یاد دارم متمرکز شوم. باورم نمی‌شد این کار کوتاه رادیویی چقدر وقت از من بگیرد! البته هر چقدر کار با نرم افزار صدا را یاد بگیرم، کارم راحت‌تر می‌شود.

روی مزرعه حیوانات هم کار کرده‌ام و می‌خواهم با ۶ کاراکتر شروع‌اش کنم. چون می‌خواهم در آنجا اندکی پرده‌دری کنم، باید تناسبی بین موضوعات و شخصیت‌ها ایجاد شود که باعث تاخیر در راه‌اندازی شده است.

متاسفانه بیدار نبودم تا میزگرد رادیو آمریکا را ببینم. باید دید سقف استودیو ترک برداشته یا نه؟

فردا هم روزآنلاین به خاطر مبعث در نمی‌آید! مردم از خوشی! اصلا حال کشیدن کاریکاتور نداشتم که این خبر مسرت آمیز رسید. حالا تعطیلات ایران به ما چه ربطی دارد، خدا می‌داند.

زیاده عرضی نیست. ما برویم بقیه چرتمان را بزنیم. اگر هم وقت شد این اتاق نامرتب را مرتبش کنیم.