هر بار در وبلاگ مینوشتم که فقط روزنامهنگارم، و الان هم بلاگر و فعال سياسی نيستم، کلی فحش میخوردم توی مايه اينکه توغلط کردی فعال سياسی نيستی! مگر فرقی بين روزنامهنگار و فعال سياسی وجود دارد و ...
ماجرا ساده است. خوشبختانه وقتی زیبا کلام همان حرفها را گفت، انگار مرا از لالمونی در آورده باشد! احسنت! بابا جان! قوه قضاییه و دستگاه اطلاعاتی خوب بلد بود آدمهایی معمولی را دچار توهم کند و مردم را هم سرکار بگذارد.
وقتی در نیویورک یکی از ایرانیها به من گفت که اکبر حتما رهبر آینده اپوزیسیون خواهد بود، زدم توی سر خودم! یا ابوالفضل! نه اکبر شان رهبری دارد، و نه میتواند مثل یک رهبر باشد! او روزنامهنگاری دوست داشتنی و معتقد به حرف خودش است. همین برایش کافی است! اکبر کجا و رهبری کجا؟
وقتی چند سال پیش خیلیها برای آنکه مورد حمایت غرب واقع شوند زود یک نامه سرگشاده به رهبری مینوشتند و مطمئن هم بودند که اول ممنوعالخروج و بعد دستگیر میشوند، بعد هم مدتی اعتصاب غذا و ... میشد فهمید که طرف مقابل هم بیکار نخواهد نشست! سازگارا، شعلهسعدی و خیلیهای دیگر...
اتفاقا معتقدم که نوشتن نامه به بالاترین مقام حکومت کار بسیار خوبی است، ولی اگر برای تجارت باشد و پز سیاسی کاذب، فریبکاری است!
سحرخیز باصدای بلند حرفی زد که نتیجهاش حکم امروزش است. او را شجاع و آزاده نخواهم خواند! کار او بیشتر یک جور تجارت سیاسی است. او هم تاجری است مثل سازگارا، منتهی از او خوشم هم میآید و با او هم کار کردهام، ولی نمیدانم میداند وارد چه مسیری شده؟ طرف مقابل دیگر آن بازی قبلی را نخواهد کرد و به راحتی امتیاز نخواهد داد، مگر آنکه واقعا در موضع ضعف باشد.
از آن طرف هم دولت با دادن اجازه خروج راحت به اینان، نزد اپوزیسیون خرابشان خواهد کرد. تاریخ مصرف، تمام!
من بارها و بارها احمق شدهام! یک بارش هم وقتی بود که گول ثانینژاد - معاون شهردار تهران-را خوردم برای انتخابات شوراها! همان یک دفعه هم به خیال خودم میخواستم فعالیتی اجتماعی و محیط زیستی بکنم، نه سیاسی، ولی حسابی از دماغم در آمد، و درسی گرفتم که تا مدتها آویزه گوشم خواهم کرد!
آقاجان، ما اینکاره نیستیم! اگر مثل بچه آدم بتوانیم همان کار روزنامهنگاریمان را بکنیم باید کلاهمان را بیاندازیم هوا! و بدتر از همه اگر باعث شدهایم مردم روی ما حسابی جداگانه باز کنند، بهتر است همانی باشیم که هستیم، و ادا در نیاوریم، تا خودشان به اشتباهشان پی ببرند.
تکمله:دوستی گفته است که من فکر میکردم شما آدم حسابی هستید، ولی با کاری که در مورد دکتر براهنی کردهاید...
پاسخ: عزیز برادر! من نه تنها آدم حسابی نیستم، بلکه اصلا به گروه خون من هم این حرفها نمیخورد! در مورد دکتر براهنی، هر وقت ایشان به اندازه کافی هوشمندی نشان داد و از مانا معذرتخواهی کرد، کوتاه خواهم آمد، وگرنه دارم برای کاراکترش در مجموعه مزرعه حیوانات فکرهای بامزهای میکنم!