یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Wednesday, August 16, 2006
جبهه دموکراسی خواهی، کشک
خواندن مصاحبه دکتر معین و بعد از آن نگاه ف.م.سخن عزیز به ماجرا برایم بسیار جذاب بود. به هر حال کفایت دایره قانون اساسی برای بحث حقوق بشر در نگاه دکتر معین می‌تواند جواب مشخصی به خیلی از ما بدهد.

تمامی بحث ما بر سر بندهایی از قانون اساسی است که با حقوق بشر ناسازگار است! گیرم التزام عملی باید داشت، ولی نباید آنرا نقد کرد؟ نباید برای اصلاحش تلاش نمود و کمپینی برپا کرد؟ با رفراندوم در فرمی که به آن ضعیفی ارائه شد ارائه شد و نهایتا با پتیشن و چند بار ثبت نام بعضی از افراد و ... کل حاضرین در لیست شدند چیزی در حد ۳۰۰۰۰ نفر این مشکل نمی‌توانم کنار بیایم، چون نهایتش خراب کردن فرصت‌های بهتر برای بازخوانی قانون اساسی است.

نگاه دکتر معین و طبیعتا اطرافیانش همان نگاه خودی و غیر خودی است که آقایان سال‌ها منتقدش بودند. به عبارت دیگر باید در دایره خودی‌ها باشی تا بتوانی جایگاهی در جبهه دموکراسی و حقوق بشر بدست آوری. اگر محور دموکراسی و حقوق بشر است، پس این بازی چند لایه مرکب برای چیست؟

می‌توانم ببینم که بعضی از دوستان عزیز هنوز امیدوار به اصلاحات و اصلاح‌طلبان حکومتی این سخنان گهربار معین را توجیه خواهند کرد و خواهند گفت سیاست بحث حداقل‌هاست و باید چنین بود و چنان، ولی نمی‌توانم زیر بار این حرف بروم که اعتقاد آقایان به حقوق بشر و دموکراسی فارغ از باورها و شعار‌هایی است که سال‌هاست پشتش قایم شده‌اند.

یادم است که قرار بود معین پاسخ‌ سوال‌هایم را بدهد(شاهدش هم پناه فرهاد بهمن ) و بعد هم ظاهرا قرار بود مصطفی تاج‌زاده این زحمت را بکشد. چه شد؟ در بطن همان سوال‌های کم ارزش، اشاره‌ای هم به نقض حقوق بشر در سال‌های ۶۰ شده بود که با عنایت به حاکمیت نسبی همین گروه اصلاح‌طلبان در آن دوران، لازم می‌دیدم بعضی نکات را روشن‌تر پاسخ بگویند.

این سوال‌ها نه ابتکاری بودند و نه اختراع من، بر دل و زبان بسیاری از ایرانی‌ها بوده و خواهد بود.

هیات فرضی موسس جبهه دموکراسی خواهی هم اگر بخواهد همان شاکله حکومتی و شبه حکومتی را داشته باشد، طبیعتا فرقی با بقیه نخواهد داشت. وقتی نهادی غیر دولتی تبعات دولتی و لایه‌های خاص آن را حاکم کند، دیگر معلوم است کار بندگان خدایی که به آن امیدوارند چیست.