یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Wednesday, September 06, 2006
سلامنعلیکم

ای حاج آقوی ما، از سر کار که میادا، عامو هنو درو نبسته، خلع لباس می‌کنه! البته منظورم خودشه‌ها! وگرنه ما که نمذاریم همیطوری ما رو خلع لباس کنه! آداب داره نه!

کلاغوی ما از بالوی خونه سخنگوی دولت رد می‌شدن و زاغ سیوی آقوی الهام و عیالات مربوطه رو چوق می‌زدن! معلوم شد در ادبیات اونا خلع لباس یی چی خوبیه! که البته ما رومون نمشه بگیم!

اصولا خلع لباس اهالی منزل در ایران سابقه‌ای طولانی داره که احتمالا در کتاب مستطاب زهر الربع اشاراتی شده. اونوی که خوندن می‌دونن چی می‌گم! در قرون ماضی، علت اصلی خلع لباس، وجود مورچه در لباس‌های زیر بوده...

شما خونتون مورچه داره؟
نه نداره!
شما خونتون مورچه داره؟
نه نداره!
مثه كه داره!
نه نداره!
پس چرا اينجورم ميشه ؟
هي داره مورمورم ميشه؟

ظاهرا در دولت سابق مقداری مورچه در خانه‌های سازمانی گذاشته بودند و الان به تن مسوولان جدید رفته است!

و بعدها هم در ادبیات کلاغی اول ماجرا اینجوریه:

خانم کلاغ: آی حاجی! مورچه داره
آقای کلاغ؛ کجات داره؟
خانم کلاغ: اینجا و اونجا و اینجام داره...چیکار کنم؟
آقای کلاغ: بکن و بریز، بکن و بریز...