سوالی که برايم بوجود آمد، فرض گرفتن مصونيت افراد ملبس به لباس روحانيت است. به عبارت ديگر اگر لباس روحانی تن کنيم، کسی کار به محتوای ما نبايد داشته باشد، چون فرم غالب است. اگر کسی مجتهد باشد ولی لباس روحانيت به تن نکند، فاقد مشروعيت و مصونيت است.
البته لازم است بگويم نه دنباله رو سروش هستم، نه پيرو مخالفينش. با اين همه سخنرانی حريت و روحانيتش که انتقادی بود از صنفی شدن روحانيت و استفاده دنيوی از تفکر اخروي، برايم جذاب بود و مصاديق سخناش را زياد ديدهام.
و اما در باب اهانت آميز بودن يا نبودن؛ همانطوری که از ادبيات هم میتوان استفاده اهانت آميز کرد، از عکس و کاريکاتور هم میتوان. بستگی دارد چه نکتهای هدف ماست! در درجه اول، آيا کاريکاتور سياسی اهانت است؟ آيا کاريکاتور مطبوعاتی اهانت است؟ اگر به يک غير روحانی اهانت شود ايرادی ندارد، ولی اگر يک روحانی مورد اهانت قرار گيرد، بد است؟ اين تبعيض از کجا آمده؟ آيا همه انسانها با هم برابر نيستند؟
در درجه اول، کاریکاتور را توهین نمیدانم! کسانی در حوزه هستند که طنز را لغو، وکاریکاتور را وهن میپندارند. مرحوم صابری هم در مواردی برای بعضی از ما گفته بود که این جماعت به رهبر جمهوری السامی فشار میآوردهاند تا مانع انتشار گلآقا شود. پس وجود گلآقا و دفاع رهبری در موارد متعدد میرساند که لا اقل مطابق نگاهی دیدگاه فقهی حاکم، نه کاریکاتور بالقوه اهانت است و نه طنز.
اگر کاریکاتور هزل آمیز باشد، طبیعتا بنا به طبیعت هزل، اهانتبار خواهد بود. من مدافع کاریکاتور هزلآمیز نیستم، گرچه کاریکاتور عطا مهاجرانی را یکی دوبار هزل آمیز کشیدهام و گمانم حقاش بوده! از طرفی، وقتی از فردی انتقادی تصویری میشود، این موقعیت حقوقی و زمینی اوست که هدف ماست، نه درجه قربتش به خداوند دو عالم!
رسول اکرم قول خداوند را بيان میکند که: من هم بشری مثل شما هستم، جز آنکه بر من وحی شده. پس اين وحی است که اهميت دارد، ارزش کلام است، ارزش مفهوم است...
در درجه بعدي، اگر يک روحاني، که به کاری دنيوی و غير الهی مشغول است و به خاطر عملي، باعث از بين رفتن حقالناس می شود، اين کار را بايد به حساب لباسش بگذاريم يا خطای انسانیاش؟ آيا لباس روحانيت مصونيت آور است؟
از نظر فنی، اگر لباس روحانی مورد نظر به نحوی منفی و مسخره کشیده می شد، شاید اتهام "اهانت" قابل بحث بود، ولی در اینجا کاملا رد شده است. اگر کسانی دوست دارند چنین کنند، به خودشان مربوط است، ولی من با اهانت به لباس روحانیت مخالفم، همانطوری که با اهانت به لباس کشیشها، خاخامها، موبدان زرتشتی و روحانیون بودایی و ... مخالفم. این اختیار فردی من است و به هیچ کسی هم مربوط نیست!
با اين همه، چون امکان سو استفاده از کاريکاتور مانند هر چيز ديگری وجود دارد، تصميم گرفتهام نه کاريکاتور رهبران دينی مسلمانان را بکشم، نه رهبران اديان ديگر. حتی دالايی لاما!