این نامه را با اجازه آقای محمود صالحی منتشر میکنم، ایشان خواسته است آنرا کامل بیاورم. با تشکر از ایشان:
نامه چندم بنده:
حضرت صالحی عزیز
برای بار چندم
لطفا مرا از مسابقه ای که راضی به حضور در آن نیستم، و لابد دلایل مرا هم خوانده اید حذف کنید.
وقتی به هزار و یک دلیل، داور شما، انتخاب کننده شما، و تبلیغاتچی شما یک نفر است و حداقل من او را به عنوان همکار نظام جمهوری اسلامی می شناسم، و برایش حداقل مشروعیتی قائل نیستم، و شما متوجه تناقضات کاری او در قبال این مسابقه نیستید...
اگر به پست های اخیر او توجه کرده باشید، تمام اصول داوری بی طرفانه را با تبلیغاتش به نفع یا به ضرر یک کاندیدا نقض کرده است. یا او را قبول دارید، یا روی دست شما باقی مانده. در هر حال، این مساله مانع صحت کار شما خواهد بود.
حداقل به خواست من احترام بگذارید.
از ما گفتن
با احترام
نیک آهنگ
پاسخ محمود صالحی:
نيك آهنگ عزيز سلام
در بخش ضوابط برگزارى مسابقه اعلام شده است كه كانديداهائى كه تمايل به شركت در مسابقه را ندارند ميتوانند رسما بصورت كتبى و يا ايميل تقاضاى خروج از مسابقه را نمايند. راستش را بخواهيد ارزيابى من از ايميل قبلى شما اين نبود كه شما رسما خواستار خروج از مسابقه هستيد و بيشتر مشكل شما با فردى است كه بعنوان نمانيده بخش فارسى در هيئت داوران حضور دارد. حقيقت اش اين است كه سال گذشته بر اثر اعتراض ما دويچه وله حاضر شد زبان فارسي را هم در اين مسابقه بگنجاند، اما وقتى كه حتى روزنامه محلى شهر كلن هم در باره حسين درخشان بعنوان وبلاگ نويس مطلب دارد و يا حتى فردا در شهر برلين يكى از روزنامه هاى مهم اين شهر از برگزارى مسابقه گزارش ميدهد و مينويسد كه در هيئت داوران سيزده نفر حسين درخشان حضور دارد، و فقط نام او را مى آورد، نشان از اين است كه وى تا حدى از معروفيت بين المللى برخوردار است.هيئت تحريريه كه من هم عضو اش هستم شايد از خيلي جريانات بى اطلاع باشيم، اما براى من اين سئوال مطرح است كه چگونه كسى كه شما در ايميل خود آن را آدم رژيم ميدانيد ، حرفى كه حداقل در المان در صورت عدم وجود اسناد و مدارك، قابل پيگيرى قضائى است، شما را كه نام تبعيدى عصبانى بر وبلاگ خود نهاده ايد كانديد ميكند
هدف دويچه وله مقابله با سانسور در اينترنت و حمايت از آزادى است. من روزانه در روى صفحه كامپيوترم ميبينم كه چه تعدادى فقط از طريق صفحه ما به وبلاگهاى كانديد شده مراجعه ميكنند و احساس غرور ميكنم، حال سه چهار روز ديگر از كل اين جريان بيشتر باقى نمانده، اجازه بده اين قائله ختم شود تا براى سال آينده ما تصميم ديگرى بگيريم. اما اگر واقعا دوست ندارى كه در مسابقه باقى بمانى براى امسال كه ديگر امكانش نيست اما از حالا براى سال آينده ۳۸ نفر تو را براى بهترين وبلاگ كانديد كرده اند، ۲۵ نفر هم براى جايزه گزارشگران بدون مرز، ۱۳ نفر براى بلوگ وورست و ۴۸ نفر براى بهترين وبلاگ فارسى. اگر باز هم تمايل ندارى ميتوانيم در سيستم بلوگو پديا با بى اعتنائى به همه آنهائى كه تو را دوست دارند، بعد از پايان مسابقه وبلاگ ات را حذف كنيم.
با احترام
محمود صالحى
و اما پاسخ نهایی من:
جناب آقای صالحی:
اولا، داور محترم شما مشروعیتش نزد کسانی است که نمیشناسندش. ساختار شما تا این لحظه با وجود نیت خیرتان، شر بوده. من به هیچ عنوان تمایلی به حضور در مسابقهای با این ساختار پارادوکسیکال ندارم و نخواهم داشت.
ثانیا، لطفا به مطالب من از چند ماه پیش مراجعه کنید. از همان موقع تقاضا کرده بودم کسی کاندیدایم نکند. تا کنون کاندیداتوری زورکی ندیده بودم. مگر ما آقای خاتمی هستیم که توی تعارف افتاد و نامزد شد؟ درست است که مدتی آلمان بوده، ولی ما که نبودهایم!
ثالثا، اگر اساس کار شما، همین ترتیبی بدون معیار فعلی باشد، که یک نفر به این صورت مسابقهتان را نامشروع کرده، و تقاضای خروج فرد را شوخی تلقی کردهاید...و بعد داور انتخابگر تبلیغاتچی شما ادعا کند که من در پشت صحنه از دوستانم خواستهام به من رای بدهند، دیگر محشر عظمی است. اگر شما از دریچه ایشان به وبلاگستان فارسی نگاه کردهاید، دیگر حرفی برای گفتن ندارم. ما زبان هم را نمیفهمیم!
با احترام و امید بهبود روش برگزاری مسابقه
نیک آهنگ کوثر