دیگر ببینید چه شده که قارقار میرزایی که بنده باشم، میگویم سکوت میتواند پاسخی به یاوهگویی بعضیها باشد!
اصولا وقتی دستت بنا به دلایل قراردادی و حرفهای بسته است، و تلاقی منافع قراردادی حرفهای مانع اظهار نظرت میشود، طبیعتا مجبوری سکوت کنی.
این دلیل بر تایید کرسیشعرها گفته شده نیست، بلکه هم جبر است و هم بیتوجهی به هارت و پورت گویندگانی که انتظار داشتهاند در این وادی، مخاطبان میلیونی داشته باشند و تنها کسری از این عده تحویلشان گرفتهاند.
وبلاگنویسی به من آموخته است که چگونه میتوانم با مخاطب خاص در ارتباط باشم. فرق رسانه عمومی با وبلاگ شخصی شاید این باشد. وبلاگهای گروهی گاهی به رسانههای جمعی نزدیکتر شدهاند و موفقتر.
با این همه، سکوت را در بعضی موارد سرشار از ناگفتهها میدانم.
همین