راستش نه.
سالهاست ندارمش.
تنها چیزی که دارم خاطرهای است که دوستش دارم. الان دارم آهنگ بارون بارونه را گوش میدهم...احساس زیبایی که این آهنگ به من میدهد زیباتر از همه آن چیزهایی است که این روزها از عید نوروز در خبرها و وبلاگستان می خوانم.
نمیدانم خوانندهاش کیست، مال آلبومی است که دوستی برایم فرستاده بود. ترکیب گیتار و کمانچه و صدای دلنشین یک خواننده زن.
امروز صبح که از سر کار بر میگشتم به رودخانه نگاه میکردم، کنار رودخانه غازهای وحشی چنان زیبا و آزاد در کنار هم بودند و شاد که میدانستم دارند نوروز را جشن میگیرند.
و من تنها روی پل از شادیشان شاد بودم.
همین
Labels: بهار