الحمدلله، هر کسی نگاهی جز گفتههای رسمی دولت ايران را داشته باشد، میشود مبلغ جنگ روانی و غيره.
چند سوال:
۱- آيا ما نيازمند انرژی هستهای هستيم؟
۲- آيا ما برای رسيدن به انرژی هستهاي، همه زيرساختهای علمی لازم را به طور موازی داريم؟
۳- هزينه سياستهای ما برای دستيابی به انرژی هستهای قابل قبول است؟
۴- چرا ماجرا را به سمت ناموسی شدن پيش میبريم؟
۵- آيا ماجرای دفاع از حقوق هسته ای ايران با دفاع از آزاد شدن صنعت نفت از دست انگليسیها يکی است؟
۶- به دست آوردن توان توليد انرژی هسته ای در وضعيت بیدفاع و تنهای بينالمللی که حتی تدريجا کشورهای غير متعهد هم به نفع ما رای نمیدهند چه معنا و توجیهی دارد؟
۷- توجيه صلح آميز بودن خواست ما چه ارتباطی با مانورهای نظامی در منطقه دارد؟
۸- وقتی خواه ناخواه، بعد از ۲۰۰۲ سياستهای بخش بزرگی از غرب به سمت راه حلهای زورکی در قبال عراق، ايران و کره شمالی پیش رفته، روش حفاظت از منافع ملی ايجاد تنش است يا رفع آن؟
۹- آیا روش ایران در مذاکرات و گفگوها، توجیه کننده عملکرد صلح آمیز ماست یا منعکس کننده خواست اتلاف وقت برای دستیابی به چیزی فراتر از انرژی صلح آمیز؟
۱۰- تبديل شدن به يک قدرت هسته ای در زمانی که مردم بر سرنوشت خود حاکم نيستند، خواست عموم مردم است يا نه؟
۱۱- آيا ادامه گفتگو بدون در نظر گرفتن منافع مردم امنيت شهروندان ايرانی در موقعيتی که از چند طرف در منگنه هستيم، عاقلانه است؟
پاسخهای کلاغی:
۱- معلوم است که انرژی هستهای میخواهيم! مگر تا چند وقت ديگر نفت خواهيم داشت؟ وابستگی به نيروگاههای گازی و حرارتی چندان عاقلانه نيست! اگر انرژي هستهای بد بود، چرا در دوران شاه به ايران مجوزش را داده بودند؟
۲- معلوم است که نداريم! میگوييد نه؟ برويد از دکتر رضا منصوری معاون سابق وزارت علوم بپرسيد! سر خودمان را شیره نمالیم! بخش عمدهای از دانش ما وارداتی است و تدریجا چنان متکامل نشدهایم و یا به ما الهام نشده است!
۳- اين جای سوال دارد؟
۴- ما عادت داريم برای جلو بردن هر چيزي، مقدس و ناموسیاش کنيم. مشکل خانوادگی است!
۵- عمرا! ما با وابستگی شروع کردهایم، برای دفاع از موقعیت خودمان هم به روسها نیازمندیم و می دانیم که رفتن روسها هم مشکلی را حل نخواهد کرد!
۶- به پاسخ ۳ رجوع شود!
۷- من که اين چيزهای از ديپلم بالاتر سرم نمیشود!
۸- از آقای لاريجانی بپرسيد که میگفت قبلیها مرواريد دادهاند و آبنبات گرفتهاند.
۹- به ۶ و ۳ رجوع شود!
۱۰- مرض داری همچين سوالی میپرسی؟
۱۱- اصولا عرفان و عقل با همديگر همخوانی ندارند!
Labels: حق مسلم