سريال
۲۴ را ديدهايد؟ آنچنان شکنجه مظنونين را برای دفاع از امنيت ملی آمريکايیها قابل توجيه کرده که آمريکايیها می دانند اگر "جک بائر" کار خشنی می کند، برای خوبی خودشان است.
شکنجه بد است، حالا توسط هر کس و تحت هر نامی که میخواهد باشد. شکنجه روانی و جسمی. هر نوع بازجویی که در آن تهدیدت کنند و تحت فشارت بگذارند شکنجه است.
وقتی آثار شکنجه فیزیکی را روی بدن شرفی می بینی، میدانی که او قربانی شده است. حالا جماعت اپوزیسیونی می گویند چون مامور بوده باید مجازات شود. آقاجان، هزاران نفر باید مجازات شوند، ولی بعد از محاکمه! آنهم نه مثل محاکمات اول انقلاب که احتمالا اگر دکتر یزدی هنوز شرفی داشته باشد، باید لا اقل بگوید چه خطاهایی کرده.
تنها مشکل کار دولت ایران در محکومیت شکنجه شرفی، وجود قربانیان زیادی است که خود برجای گذاشته است. آدمهای زیادی را دیدهام، در همین کانادا. در ۲۰۹، در خیابانهای تهران. هنرمند مورد علاقه ام که هنوز آثار کابل بر کف پایش است. فعلا سیاسی دیابتی که زخمهایش خوب نمیشد و ماهها خونریزی میکرد.
شکنجه بد است و دفاع از شکنجه گر، بدتر. هنوز نمیتوان گفت چه کسی عامل شکنجه شرفی است، ولی میشود حدس زد که آمریکاییها سوار بر کار بودهاند. میشود پیشبینی کرد که ۵ نفی که الان گروگان آمریکاییها هستند، حتی اگر افسران نیروی قدس هم باشند، روزهای خوبی را سپری نکرده اند.
اگر دولت میخواهد شکنجه را نفی کند، و محکوم، باید در همه ابعاد محکوم کند. میدانم حسن آقا! میگویی این جماعت را نشناخته ام...نخیر! خیلی هم خوب میشناسم. ولی وقتی از مظلومیت یک نفر استفاده میکنند، مظلومیت الباقی را نباید از یاد ببرند.
Labels: پراکنده