فرح کريمي - پنجشنبه 30 فروردین 1386 [2007.04.19] مدتي است که روزنامه کيهان، روي کشف جديد خود کار مي کند: اين که دولت هلند، از طريق کمک به پروژه هاي رسانه اي، مبلغ 15 ميليون يورو به "براندازي" حکومت جمهوري اسلامي اختصاص داده است.
پيش از هر چيز، شدت مغشوش بودن اطلاعات ارائه شده در به اصطلاح "افشاگري هاي" کيهان، بسيار حيرت انگيز است. انگار که در موسساتي "افشاگر" از اين قبيل، دو – سه نفر پيدا نمي شوند که زبان خارجي بدانند و حداقل، براي کسب اطلاعات صحيح، اندکي اطلاعات جمع کنند. من کسي هستم که از ابتدا، علنا و بدون پرده پوشي، به همراه فن بالن، نماینده حزب لیبرال در مجلس هلند، و به کمک تعدادي از ايرانياني که بعدا خود، به دليل مقاومت دولت هاي هلند و ايران با پروژه تلويزيوني شان، امکان استفاده از بودجه15 ميليوني را نيافتند، پي گير تصويب اين بودجه فوق بوده ام. من از همان ابتدا، تمام نکات مرتبط با این بودجه را به طور شفاف با رسانه هاي مختلف و از جمله با "روز" در میان گذاشته ام و اين را هم توضیح داده ام که از این بودجه 15 میلیون یورویی حتی یک یورو به نشریه الکترنیکی "روز" تخصیص نیافته است و این نشریه کار خود را از مدت ها پيش از تخصيص بودجه 15 ميليوني، با اتکا به منابع غیر دولتی هلندي [یک NGO به نام هیفوس] آغاز کرده است. من همه این توضیحات را مدت هاست که به رسانه ها داده ام.
اما جالب است که نشریاتی چون کیهان، گویی تازه متوجه بودجه فوق، که ما دو سال است از آن سخن مي گوييم، شده اند، و با شتابزدگي و با استناد با اطلاعاتی کاملاً مخدوش - آن قدر مخدوش که تقريبا هر آنچه ناکنون راجع به من "اطلاع رساني" کرده اند نادرست بوده و حتی بعضا اسم من را در "افشاگري" هايشان به اشتباه نوشته اند - به "افشاي" پروژه های هلندی پرداخته اند. "افشاگری" های که مشخصاً از زمان دستگیری فعالان جنبش زنان شدت یافته و برای پرونده سازی برای زنان و دخترانی که هیچ خواسته ای جز بازنگری در قوانین کشورشان در جهت حقوق مساوی با مردان نداشته اند به کار گرفته شده، و جهت گيري کلي آنها، نابودي جامعه مدني در ايران بوده است.
من در این نوشته، قصد توضیح واضحاتی چون تفاوت سازمان های غیر دولتی و دولتی در اروپا - مثلاً فرق سازماني چون هیفوس با دولت هلند- را ندارم. همچنین قصد آن را ندارم که توضیح بدهم در کشوری چون هلند، چه تعداد سازمان غیر دولتی بسیار بزرگ تر از امثال هیفوس، دهه هاست که در اقصا نقاط جهان به خدمات رسانی مشغولند، و سیاست هایشان نه تنها در استقلال کامل از دولت هایی که هر از گاه با انتخابات ها عوض می شوند قرار دارد، که حتي در بسياري از موارد در خلاف سياست هاي احزاب حاکم است. در صدد این نيز نیستم تا راجع به این بحث کنم که در جهان امروز، ارزش هایی چون حقوق بشر، ارزش هایی اند که فعالیت برای آنها به مرزهای کشورها محدود نمی شود، و به همین دلیل، به همان علت که در هلند يا ایران، سازمان ها، رسانه ها و فعالان مختلف، رفتار دولت آمریکا در ابوغریب يا گوانتانامو را محکوم مي کنند، نقض حقوق بشر توسط دولت ايران هم اعتراضات جهاني را بر مي انگيزد، چون حمايت از حقوق بشر يک وظيفه فراملي شده است. حتی این قصد را هم ندارم تا از جریاناتی که روزنامه هایی چون کیهان تریبون آنهاست بپرسم که با روش هایشان – که کارنامه ايران را در مورد حقوق بشر سنگین تر و تنش میان اين کشور با جامعه بین المللی را عمیق تر می کنند – به منافع مردم ایران خدمت می کنند یا منافع طرفداران منزوی شدن ایران در جامعه جهانی؟...
ولي من با وجود آن که طرح تمامی پرسش هاي فوق را از گردانندگان رسانه هایی چون کیهان بي فايده می بينم، کماکان طرح یک سوال مهم را در ارتباط با تبلیغات رسانه ای اخیر آنها ضروری می دانم: اگر دولت هلند مستقیماً یا از طریق سازمان های غیر دولتی، در حال تدارک "براندازی" حکومت ایران است، چرا این حکومت از حق مشروع و قانونی خود برای برخورد با دولتی که در حال توطئه امنیتی علیه آن است استفاده نمی کند؟ اساساً، چرا دولت ایران، باید به روابط خود با دولتی که عملیات براندازی آن را هدایت مي نمايد ادامه دهد و چرا با آن قطع رابطه نمی کند؟
در همين ارتباط، مشخصا سوال مهم تري نيز در ارتباط با رويکرد رسانه هایی از قبیل کیهان مطرح مي شود: اگر این رسانه ها "غیرت ملی" و دغدغه امنیت کشور را دارند، چرا به وزارت خارجه ایران، به خاطر این همه "ضعف" در مقابل دولت های برندازی چون هلند اعتراض نمی کنند؟ آیا اگر دولت های دیگر دنیا هم مدارکی دال بر حمایت ایران از گروه های برانداز در قلمرو خود داشته باشد، دست روی دست خواهند گذاشت؟
گردانندگان کیهان و امثال آن، پاسخ سوالات فوق را به خوبی می دانند. مسوولان دولتی ایران (صحبت از مسوولان دولت آقای احمدی نژاد است که کیهان، خود را کاملاً خادم آن می داند) هیچ دلیل و مدرکی دال بر "ضد امنیتی" یا "براندازانه" بودن پروژه های هلندی در ایران ندارند. به همین دلیل هم هست که با وجود تمام جنجال آفرینی های رسانه های تندرو، وزارت خارجه ایران هیچ حرکتی که ناشی از تمایل به ورود به بازی های تبلیغاتی این رسانه ها باشد از خود نشان نداده است.
فراموش نبايد کرد که دولت تهران، تا کنون بر سر پروژه هاي هلندي، حتي سفير هلند را به وزارت خارجه ايران احضار نکرده است. اين نکته، در عرف ديپلماتيک جهاني، خود به خوبي گوياي اين وافعيت است که ادعاهاي رسانه هاي حکومتي خاص در تهران، تا چه حد مي تواند جدي گرفته شود.
Labels: هیفوس