اين امتحانهای آخر ترم دهان مبارک ما را سرويس کرده است. سوالهايی که در دکان هيچ عطاری پيدا نمیکنی را میدهند جواب دهی!
من که امشب ديدم هر چه بيشتر بمانم، بيشتر قاط خواهم زد، به همين دليل زود بلند شدم. مشکل من هم تغيير دادن جوابهايی است که اندکی در بارهشان شک دارم!
معمولا هم بعد از هر امتحان، يادم میآيد چه چيزهايی را میتوانستم بنويسم و يادم رفته بود! آخ که چقدر زور دارد!
حالا اين هفته دو تا امتحان ديگر هم دارم. خدا به دادم برسد! امتحان توی سرش بخورد، تکاليف يا به قول اينجايیها "اسآينمت" ها را بايد تحويل بدهيم.
Labels: پراکنده