همین الان داشت خوابم میبرد، که ناگهان از آن طرف زنگ زدند و دعوت کردند برای یک پنل کاریکاتوری در دی.سی. فرمودیم نمیرویم. گفتند آقا بیتو هرگز، ما هم فرمودیم با شما اصلا!
هنوز از این واکنش کرمکی خودم داشتم حال میکردم که تلفن باز زنگ زد. همکلاسی قدیمیام مهران محمودیان بود. الان دهان و دندان مردم را سرویس میکند این دندانپزشک اهل تمیز. الان ساکن کالیفورنیاست.
کلی خندیدیم. مروز خاطرات راهنمایی مدرسه شرقی شیراز، معلمها...
شیطنتهای دوران دبیرستان، دست انداختن دبیر ژنتیک کلاس چهارم...
اینقدر حال کردم که نگو!
الان هم بگیرم یک چرتی بزنم که میترسم از خستگی خوابم نبرد!!!
Labels: همکلاسی