یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Saturday, June 30, 2007
آفتاب آمد دلیل آفتاب
ناقلان اخبار و طوطیان شکر شکن شیرین گفتار غلط کرده‌اند حکایت کنند، خودم می‌گویم!

۱- چرا به این ماجرای خاتمی گیر داده‌ام؟

- خیلی واضح است. از نظر خیلی‌ها ماجرا یک مونتاژ است، از نظر من نیست. این مساله نمایه‌ای است از روش یکی به نعل و یکی به میخ که سال‌های سال است ما را با آن مشغول کرده‌اند. این مساله باعث ریاکار کار شدن سیاسیون ما شده، چیزی که وقتی روی منبر می‌روند، همه را از آن نهی می‌کنند. اگر خاتمی موعظه‌گر نبود، اگر سابقه‌اش را نمی‌شناختیم، اگر حرف‌هایش را نخوانده بودیم و اگر به او حساس نبودیم، خیلی راحت ماجرا را فراموش می‌کردیم.

۲- تو حرف چه کسی را قبول داری؟

- اعتبار فیلم، از اعتبار نفی کنندگانش بیشتر است. اعتبار کسانی که ناقل ماجرا بوده‌اند، کسانی که خاتمی با خبود ایشان در دفتر تهران دست داده، و کسانی که در آمریکا با او دست داده‌اند. درک ماجرا اصلا سخت نیست. مشاوران سینمایی، معاونان سینمایی ارشاد در دوران خاتمی، و ده‌ها کارگردان نزدیک به طیف خاتمی عملا ساکت مانده‌اند، کسانی هم که همراه خاتمی در ایتالیا بوده‌اند، به جز صادق خرازی که خودش هم می‌داند صداقت را فدای سیاست کرده، روزه سکوت گرفته‌اند. خود خاتمی هم و بنیاد باران را سیل برده است.

۳- حالا چه اهمیتی دارد؟

- دست شما درد نکنه! سال‌های سال منتظر چنین لحظه‌ای بوده‌ایم و به این راحتی فراموشش کنیم؟ همین لحظه ساده می‌توانست نقطه عطفی برای تحول باشد، آنوقت به خاطر بستن چشم و توجیه عاشقانه، باز می‌خواهیم برگردیم سر همان جایی که ۱۰ سال پیش بودیم. جهان تغییر کرده، ما تغییر کرده‌ایم، خاتمی مشق خودش را نوشت. من سیاست‌مدار نیستم، نخواهم بود و حزب تشکیل نمی‌دهم. من در فضای "وب" زندگی می کنم، و تابع روابط حزبی و گروهی هم نیستم. فقط کارم را می‌کنم، ولی خاتمی وارد سیاست‌ شده، عضو یک نهاد سیاسی است. ۸ سال بالاترین مدیر اجرایی کشور بوده و هیچگاه به درستی نقد نشد. همیشه منتقدینش به هزار و یک چیز متهم شدند و اصل نقد پوشیده ماند. امروز همه به ماجرای سد سیوند گیر می‌دهند، یادشان رفت سد در دوران چه کسی ساخته شد. امروز بنزین مشکلی غیر قابل حل است، یادشان رفته از چه زمانی به دولت هشدار داده شد. امروز ...

ادامه دارد

Labels: