مامانجون، خدایت بیامرزاد. چرا باید یادم رفته باشد که دوم تیر سالگردت بوده؟ وای بر من.
خدایت بیامرزاد که نتوانستی دوری آقاجون را بیشتر از پنج ماه تحمل کنی. حالش خوب است؟
امروز که نوه دیگرت یادم انداخت که سالگردت بوده، کلی دلم برایت تنگ شد. یاد شیرینیها و کلوچه مسقطی که در کمد برای نوهها قایم میکردی بخیر. یاد خاطرههایی که از دوران کودکی دختران و پسران فامیل تعریف میکردی بخیر...
راستی حال بیبی چطوره؟ هیچوقت یادم نمیره آن روزآخر تعطیلات نوروز در سن ۱۰۵ سالگی فقط یک روز مریض شد و تمام کرد. چه قدرتی بود.
یادت بخیر
Labels: ما