یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Monday, July 23, 2007
حسنی نگو، يه دسته گل!
اين گفتگوی فرزاد حسنی با سردار رادان را ديده​ايد؟

اولا خدا به فرزاد رحم کناد! فرزاد تا حدی عین خبرنگاران جوینده با "رادان" برخورد کرد. می​توانم بگویم اصول روزنامه​نگاری در بخش​حایی که لا اقل من دیدم به خوبی رعایت شده بود. در خدمت شهروندان بودن. وفاداری به واقعیت و ...

ثانيا، دمش گرم! اينکه با اين دل و جرات از رسانه رسمی نظام، در باره برخوردهايی که با مردم شده ايطوری راحت حرف زد، بايد ناشی از غنی​سازی هسته​ای باشد! واقعا چه هسته​هايی دارد اين فرزاد حسنی که سردار رادان شادمان از اعدام "اراذل و اوباش" را ناشاد کرد.

ثالثا، يادی از سردار طلايی شد. طلايی يکی از معدود روسای نيروی انتظامی تهران بود که لات​بازی در نمی​آورد و طلب​کارانه برخورد نمی​کرد. کسانی که ماجرای تجمع دانشجويان تربيت مدرس را به ياد دارند می​دانند که فضا را چگونه آرام نگاه داشت و با احترام با نمايندگان دانشجويان برخورد کرده بود.

سردار رادان، نماد ارزش​هایی است که دولت فعلی در بوق می​کند. فشار، هوچی​گری و سرکوب. دادن اطلاعات غلط و نظرسازی به جای نظرسنجی. خبرگزاری فارس به حمایت از بخش سرکوب​گر چنان فعال شده که می​خواهد زیرآب شبکه سه و مدیرش را بزند. اگر اشتباه نکرده باشم، پورمحمدی مدیر شبکه سه، همان پورمحمدی​ای باید باشد که پشت ماجرای چراغ هم بود.

به هر حال، اگر این برنامه حتی نماد یک درگیری داخلی نظام هم باشد، جذابیت​های خودش را داشته است. وقتی حسنی از رادان در باره توجیه قانونی می​پرسد و رادان بازی را به شرع می​کشاند و حسنی می​پرسد پس حجاب زن مسلمان شیعه لبنانی مشکل دارد؟ بعدش رادان می​گوید کار را به ایران بکشانیم، یعنی ما شرع​مان یک شرع دیگری است. وقتی حسنی از سردار درخواست می​کند که مصادیق را برشمارد، طرف را بدجوری آچمز کرده. وقتی از برخورد دو مامور بداخلاق باخودش و همکارش در پارک ملت حرف می​زند، واقعا باید به او آفرين گفت. تازه اين در وقت اضافه است...

ای کاش شبکه​های خصوصی تلويزيونی داشتيم که خيلی راحت جماعت را زير سوال می​بردند و مجبور به پاسخگويی می​کردند. با خيال راحت می​توانم ادعا کنم که نه هاشمی رفسنجانی در دوران قدرتش خوستار چنين چيزی بود، و نه خاتمی حاضر بود پای چنين تغييری در قانون بايستد.

ول معطليم...

Labels: