اين
گفتگوی فرزاد حسنی با سردار رادان را ديدهايد؟
اولا خدا به فرزاد رحم کناد! فرزاد تا حدی عین خبرنگاران جوینده با "رادان" برخورد کرد. میتوانم بگویم اصول روزنامهنگاری در بخشحایی که لا اقل من دیدم به خوبی رعایت شده بود. در خدمت شهروندان بودن. وفاداری به واقعیت و ...
ثانيا، دمش گرم! اينکه با اين دل و جرات از رسانه رسمی نظام، در باره برخوردهايی که با مردم شده ايطوری راحت حرف زد، بايد ناشی از غنیسازی هستهای باشد! واقعا چه هستههايی دارد اين فرزاد حسنی که سردار رادان شادمان از اعدام "اراذل و اوباش" را ناشاد کرد.
ثالثا، يادی از
سردار طلايی شد. طلايی يکی از معدود روسای نيروی انتظامی تهران بود که لاتبازی در نمیآورد و طلبکارانه برخورد نمیکرد. کسانی که ماجرای تجمع دانشجويان تربيت مدرس را به ياد دارند میدانند که فضا را چگونه آرام نگاه داشت و با احترام با نمايندگان دانشجويان برخورد کرده بود.
سردار رادان، نماد ارزشهایی است که دولت فعلی در بوق میکند. فشار، هوچیگری و سرکوب. دادن اطلاعات غلط و نظرسازی به جای نظرسنجی. خبرگزاری فارس به حمایت از بخش سرکوبگر چنان فعال شده که میخواهد زیرآب شبکه سه و مدیرش را بزند. اگر اشتباه نکرده باشم، پورمحمدی مدیر شبکه سه، همان پورمحمدیای باید باشد که پشت ماجرای چراغ هم بود.
به هر حال، اگر این برنامه حتی نماد یک درگیری داخلی نظام هم باشد، جذابیتهای خودش را داشته است. وقتی حسنی از رادان در باره توجیه قانونی میپرسد و رادان بازی را به شرع میکشاند و حسنی میپرسد پس حجاب زن مسلمان شیعه لبنانی مشکل دارد؟ بعدش رادان میگوید کار را به ایران بکشانیم، یعنی ما شرعمان یک شرع دیگری است. وقتی حسنی از سردار درخواست میکند که مصادیق را برشمارد، طرف را بدجوری آچمز کرده. وقتی از برخورد دو مامور بداخلاق باخودش و همکارش در پارک ملت حرف میزند، واقعا باید به او آفرين گفت. تازه اين در وقت اضافه است...
ای کاش شبکههای خصوصی تلويزيونی داشتيم که خيلی راحت جماعت را زير سوال میبردند و مجبور به پاسخگويی میکردند. با خيال راحت میتوانم ادعا کنم که نه هاشمی رفسنجانی در دوران قدرتش خوستار چنين چيزی بود، و نه خاتمی حاضر بود پای چنين تغييری در قانون بايستد.
ول معطليم...
Labels: فرزاد حسنی