یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Monday, August 06, 2007
مرگ یک رسانه
شرق را دوبار کشتند. توقیف طولانی پیشین برای تسویه حساب با کارگزاران اصفهانی و بار دوم، بر سر بهانه‌ای هیچ و پوچ.

اعدام یک رسانه به این راحتی‌ها نیست. عده‌ای نویسنده و خبرنگار و طراح و صفحه‌بند و مدیر و ...، تعداد زیادی نیروهای میانی و گروهی که بابت انتشار و چاپ روزنامه نانی گیرشان می‌آمد.

ساقی قهرمان هر گرایشی که داشته باشد، انسان است. مگر روزنامه‌ها فقط باید با ائمه اطهار گفتگو کنند تا تعطیل‌شان نکنند؟ روزگاری روزنامه‌ها از مصاحبه با پورنجاتی می‌ترسیدند. پاییز روزنامه "بهار" در تابستان ۷۹ ، به خاطر چاپ گفتگوی او بود. روزنامه دوران امروز نیز سرنوشت بهتری در زمستان آن سال پیدا نکرد. تازه پورنجاتی از نیروهای سابق اطلاعاتی و معاون سابق لاریجانی بود که حالا به اصلاح‌طلبان حکومتی پیوسته بود.

تلخی تعطیلی‌های اردیبهشت ۷۹ هنوز کام من و بسیاری را تلخ نگاه داشته است. فقط سیر کردن شکم زن و بچه نیست که نگرانت می‌کند، سیر کردن ذهن گرسنه‌ خودت و رابطه‌ات با مخاطبان دغدغه‌ای است که با یک توقیف، مثل پتک میخورد توی کله‌ات. مثل این می‌ماند که زبانت را حلقومت بیرون کشیده‌اند.

غیر خودی بودن ارزشی شده که پایانش نابودی است. شرق با وجود تمامی خودی‌هایش، غیر خودی قلمداد شد. آلان مهدی رحمانیان دیگر قافیه را باخته و می‌داند مبارزه برای ماندن نهایتا به تلاش برای نماندن منتهی خواهد شد.

بچه‌های شرق، چه آنهایی که سال‌هاست می‌شناسم‌شان و چه آنهایی که نسل بعدی محسوب می‌شوند امشب خسته‌اند. خسته‌اند بابت تمامی امیدی که بسته بودند به این یکی که شاید بیشتر بماند، و ناراحتند از بهانه‌ای که الکی الکی روزنامه‌شان را روانه بهشت زهرا کرد. گاهی خیال می‌کنم اگر همه روزنامه‌نگاران در یک لحظه همدل شوند و همه با هم یک لعنت درست و حسابی بفرستند، شاید اثرش بگیرد، کسانی که این همه سال ظلمی در حق‌شان شده و جفایی. مگر هزاران نفر همراه هم در مراسم دعا شرکت نمی‌کنند تا اثر اعتقادی خویش را ببینند؟ چه بت‌پرست، چه مسیحی، چه مسلمان...

گمانم تنها چیزی که برای‌مان مانده باشد همان یک نفرین خشک و خالی باشد، ولی بیخودی هدرش ندهیم! یک بار هم که شده متحدانه باشد بهتر است!

Labels: