اول: چند هفته پيش زيدآبادی عزيز نوشته بود که بايد سکوت کرد. عرض کردم که در چه موقعيتی میخواهد سکوت کند؟ فعال سياسی يا روزنامهنگار؟ بحث بر سر اين بود که قاطی شدن موقعيت افراد کار را خراب کرده. نهايتا فرمود که به عنوان کارشناس ساکت نخواهد بود. همين برای من هم اهميت دارد که ميان کار سياسی و کار روزنامهنگار بايد فاصلهای باشد!
دوم: عباس عبدی هم سکوت سياسی را واجب شمرده است. او از حاکميت کاملا نا اميد شده. عباس آقا، به جمع سوتهدلان خوش آمدی.
سوم: تاجزاده تهديد کرده در صورت محکوميت و پروندهسازی و غيره، عليه "آپارتايد قضايی" افشاگری خواهد کرد. زرشک آقا مصطفی! بايد حتما به شما ظلمی شود تا صدایتان در آيد؟ اين همه سال به همه ظلم شد، شاهد بوديد و در مورد "آپارتايد قضايی" افشاگری نکرديد، الان میخواهيد کاری بکنيد؟
چهارم: کيان تاجبخش آزاد شد. او هم احتمالا از برخورد خوب آقايان تشکر خواهد کرد. لازم به ذکر است که کسی که وثيقه سنگينی نداده و تهديد نشنيده، از برخورد جماعتی که آزادیاش را ماهها از بين بردهاند تعريف نخواهد کرد.
پنجم: لطفا برای آقای احمدینژاد يک مشاور روابط عمومی حسابی گير بياوريد که دارد گند میزند اين روزها. ماجرای سفر نيويورک و تحقير يک ملت به خاطر بازیهای سياسی تاريخمصرفدار اين آقا دارد کار دست همه میدهد. چه کسی پيشنهاد زيارت بقايای برجهای دوقلو را داد و حالا در نيويورک همه جا دارند فحش و بد و بيراه میدهند؟
سیبیاس
سخنان جان مککين در همين باره ششم:
دلار کانادا با دلار آمرکا سر به سر شد. اين مساله تبعات خودش را دارد. وقتی که به کتابفروشی میرويد، يا وقتی میخواهيد مجلهای بخريد، قيمت کانادا و آمريکا را روی آن چاپ کردهاند...حالا ظاهرا بايد قيمت هر دو يکی فرض کرد. سال ۲۰۰۱ که آمدم کانادا برای سفری دو هفتهاي، با يک دلار آمريکا میشد حدود يک دلار و ۶۵ سنت کانادايی گرفت. سال ۲۰۰۳ که آمدم و مقيم شدم، چيزی بود در حد يک دلار و ۳۵ سنت. حالا فردا اگر بروم يک دلار آمريکا را بفروشم، ۹۸ سنت کانادايی به من میدهند!
هفتم: ليبرالهای کانادايی در انتخابات مياندورهای چند منطقه در استان کبک خراب کردند. محافظهکاران بعد از مدتها يک کرسی گيرشان آمد. ليبرالهای کانادايی شباهت احمقانهای به بعضی از اصلاحطلبان خودمان پيدا کردهاند. بازندهاند! تا وقتی لیبرالها استراتژی مشخصی نداشته باشند، آس همین است و کاسه همین.
Labels: پراکنده