مبارزات نسبتا کثيف دموکراتهابازی درون حزبی دموکراتها دارد يواشيواش اعصاب خردکن میشود.
هيلاری از يک طرف و بيل کلينتون از طرف ديگر دارند به اوباما گل میپاشند تا حواسش در ادامه راه پرت شود و نهايتا بازی را ببازد. بعضی از دموکراتها میگويند که کاری که کلينتونها برای بازگشت به قدرت میکنند، میبايستی روی جمهوریخواهان متمرکز باشد نه فردی از حزب خودشان.
بيل کلينتون با وارونه جلوه دادن سخنان اوباما سعی کرده اعتبار اين سناتور نسبتا جوان را خدشهدار کند.
در مناظره اين هفته که در کارولاينای جنوبی برگزار میشد، اوباما مجبور شد به تندی جواب هيلاری و بطور غير مستقيم، جواب شوهرش را بدهد. بيل کلينتون اوباما را به ستايش سياستهای اقتصادی جمهوریخواهان متهم کرده بود. اين در حالی است که اوباما تنها روش همگرايی ريگان که باعث همکاری مشترک نمايندگان کنگره در سالهای ۸۰ شده بود را ستوده بود نه سياستهای اقتصادی ريگان را.
اوباما به هيلاری گفت که نه تنها با آن سياستها مخالف بوده، بلکه زمانی که
هيلاری در هيات مديره شرکت وال-مارت به اين گروه خدمت میکرده، او(اوباما) درگير رفع مشکلات مردم در شهرش بوده است.
وال-مارت، به خاطر محدود کردن کارمندانش و مقابله با ايجاد اتحاديههای کارگری که حافظ منافع کارمندانش باشد، بشدت
بدنام است. و هیلاری زمانی که عضو هیات مدیره وال-مارت بوده(همزمان با فرمانداری شوهرش در ایالت
آرکانسا)، به نفع ایجاد اتحادیه برای کارمندان و کارگران فعالیت نکرده و اين مساله با تبلیغات این روزهای کلینتونها که خود را حامی کارگران و بدبخت بیچارهها نشان میدهند، نمیخواند.
هیلاری هم چند دقیقه بعد به یکی از حامیان مالی اوباما گیر داد و اوباما را متهم به همکاری با او برای معاملات کثیف ملکی در شیکاگو کرد. اوباما رابطهای طولانی با این فرد دارد و ضمن آنکه گفت که کمکهای مالی این حامی را پس داده، ارتباطش با "رزکو" خیلی محدود بوده است. پرونده رزکو در حال بررسی است و البته معلوم نیست چقدر به اوباما آسیب بزند. گويا در یک معامله ملکي، اوباما به نحوی از ارتباط با رزکو سود برده است.
مطبوعات آمریکا هم البته از این دعوا-مرافعه لذت میبرند.
مساله دیگر این است که اوباما با وجود سیاهپوست بودن، نمیخواهد بازی را نژادی کند و از منظری فرانژادی سخن میگوید، ولی تیم کلینتون بدش نمیآید کاری کند که رای دادن هم به زبان بی زبانی نژادی شود. تعدادشان بيشتر است!
خلاصه کلام اينکه بايد از نزديک اين رقابتها را دنبال کرد.
مساله فلسطين
فکر می کنيد چند درصد مردم در اينجا ديگر اهميتی به فاجعه انسانی غزه میدهند؟
اولا، کانادايیهايی که من میبينم خيلی محافظهکارند، در ثاني، بعضی از رسانههای اينجا طرفدار اسرائيل هستند. ثالثا، بعضیها اینجا خيال می کنند که حمايت از حقوق فلسطينیها برابر با تاييد بمبگذاران انتحاری است.
انتخابات فرمايشیحالا ديگر سخنگوی سازمان مجاهدين میگويد در "انتصابات" شرکت نمیکنيم. آقای آرمين عزيز. وقتی سالها پيش زيرآب خيلیها را زدند و شما راحت شرکت کرديد به اين بازی تن داده بوديد!
تاجزاده میگويد که "کودتای مخملی" کردهاند. صحت خواب!
Labels: پراکنده