یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Friday, February 01, 2008
ممه را لولو برده
دانشجوی نسبتا محترم دکترا می​آيد به ولايت کانادا، ولی نمی​داند که "ممه را لولو برده"، و در آسانسور، با ديدن سينه​های احتمالا بلورين(ما ايرانی​ها معمولا نژادپرست هستيم و توجهی به سياهان و هندی​ها و حتی سبزه​ها نمی​کنيم)، از خود بيخود شده و کار دست خودش می​دهد.

همين ديروز پريروز بود که داشتم مطلبی درباره سو​استفاده​ و آزار جنسی در محيط​های کاری می​خواندم، و باورم نمی​شد که امشب به چنین خبری برخورد کنم.

تفسیرش، بر عهده خودتان، ولی جالب​ترینش سخن خود این دانشجو است:

You can't expect all males to control themselves when the breasts are out"، به عبارت دیگر، چون وجنات خواهر کانادایی​مان بیرون بوده، ایشان از خود بیخود شده و آره و اینا...

و اما نکات مهم:

لطفا از برادران متعهد و غير متعهدی که برای ادامه تحصيل به کانادا می​آيند، تعهد بگيريد که دست به نامحرم نزنند، مگر خود نامحرم طالب بوده باشد.

به برادران متعهدی که به کانادا می​آيند توصيه می​شود، تا قبل از عادت به فضای جديد، حسابی تلويزيون، فيلم و غيره مشاهده کنند تا کمی از عقده​های مربوطه کاسته شود، اگر هم نمی​توانند خودشان را کنترل کنند، بروند به مکان​هايی که می​شود آزادانه از اين چيزها مشاهده کنند، اگر هم ميزان تمايل​شان بيشتر بود، ته روزنامه​های محلی هزار و يک شماره تلفن و از اين چيزها موجود است.

تعارف ندارد. ما قومی هستيم محروم از آزادی​های جنسی. همه چیز انگاری باید زورتپان باشد!

در همان ايران، مادری اگر بفهمد پسرش شيطنت کرده و حتی به دختر خاله​اش هم تجاوز کرده باشد، می​رود و چاره جويی می​کند و عامل وصلت می​شود. پسر متجاوز با قربانی سال​های سال باید زندگی کنند. چرا؟ حفظ آبرو و هزار و يک کوفت و زهرمار ديگر. اما کسی اصلا به حق خواهرزاده مورد تجاوز فکری می​کند؟ مثال احمقانه ای بود، نه؟ ولی اگر از خبرنگاران حوادث بپرسيد، بارها به نمونه​های عجيب و غريبی برخورده​اند که ابتدا پنهان بوده و سال​ها بعد به خاطر اتفاق ديگری سرباز کرده.

خيلی از زنان عزيزمان، اصلا عين خيال​شان نيست که برادر يا حتی همسر عزيزشان نسبت به بقيه چنين رفتاری دارد.

حالا گیرم خیلی​ها خود دار بوده باشند، ولی واقعا چند در صد مردان ایرانی عملا به همسران خود تجاوز نمی​کنند؟ آقاجان! مساله دوطرفه است! مرده​شوی قوانین و سنت​ها و عادات​مان را ببرند. همه چیز انگاری برای لذت مردان نوشته شده. لطفا تشریف ببرید "زهرالربیع" جزایری را بخوانید. تشریف ببرید کتاب مستطاب حضرت مجلسی را مرور کنید. پای صحبت بعضی از برادران روحانی بنشینید.

به هر حال، سر کار وقتی همکارم از من سوال کرد که مگر در ایران چه خبر است که طرف اینجا نتوانسته جلوی خودش را بگیرد و چنین بهانه​ای آورده، کله​ام تیر کشید.

خلاصه افتخارات ایرانیان کم بود، این یکی هم رویش!
----------------
عکس، به احترام اقلیت طرفدار حذف آن، سانسور شد

Labels: