کامنتهای بعضی از دوستان که کار دانشجوی ایرانی را چندان مهم نمیدانستند، برایم این سوال را ایجاد کرد که آیا میدانند حفظ آبروی ملی چه ارزشی میتواند داشته باشد؟
و دیگر اینکه آیا جستجوی اسم دانشجو در گوگل، خیلی سریع هموطنان را به تصویر او نمیکشاند؟
مساله دیگر اینکه آیا فکر میکنیم خود این دانشجو، صرفا کسی را قربانی کرده، و خودش قربانی ساختار غلط مملکت خودمان نیست؟
ما قاضی نیستیم. مشکلات روحی دانشجو را نمیدانیم. ولی هر چه هست، اتفاقی افتاده که به نفع ایرانیان ساکن کانادا نیست. نباید او را شماتت کنیم، اما سکوت به قصد خودفریبی نیز نمیتواند کمک محسوب شود.
مطمئن باشید خیلی از گروههای ضد مهاجرت در آمریکای شمالی، منتظر چنین بهانههایی هستند. دیروز سوار تاکسی یک هموطن شدم، تعریف میکرد از برخورد اداره مهاجرت با بسیاری از ایرانیانی که با ادعای اینکه جانشان در خطر بوده، پناهنده شدهاند و بعد از گرفتن مدارک مهاجرت، هر از چند سال یکبار به ایران میروند. مساله ممکن است فعلا به ضرر این هموطنان ما نشود، اما به ضرر کسانی خواهد بود که واقعا نیازمند پذیرفته شدن هستن.
بسیاری از دانشجویان ایرانی ساکن کانادا، خواه ناخواه پس از چند سال اقامت در اینجا تصمیم میگیرند که مقیم شوند. تعداد زیادی از ایرانیان هم مدارج عالی علمی را اینجا میگذرانند. گمان میکنید این اتفاق، نکته مثبتی برای اینان خواهد بود؟
شاید برای خیلی از هموطنان ما اصلا اهمیتی نداشته باشد، میگویند دیگی که برای ما نمیجوشد، بگذار سر سگ در آن بجوشد. برای خیلیها فقط کشیدن گلیم خود از آب اهمیت دارد و گور بابای بقیه.
چند سال پیش، یکی از دوستان همکارساکن کانادا تعریف میکرد که مدتی را در کلانتری گذرانده تا ضامن یک دانشجوی ایرانی بشود که خواسته به زور با یک ایرانی دیگر س.ک.س داشته باشد.
یا میشنوی که آقای مهندس ایرانی مست، به زور سینه یک ایرانی دیگر را در ماشین گرفته است.
بسیاری از این موارد اصلا به دادگاه کشیده نمیشود. خیلیها سکوت میکنند، به هر دلیلی.
Labels: افتخارات