
الان دیدم
توکا طرحی را که سالها پیش از او کشیده بودم را گذاشته توی وبلاگش. کلی حال کردم. هم از یادآوری خاطره، هم از ظرفیت بالای او.
ماجرا ایین بود که من همیشه به توکا گیر میدادم که چرا سیگار میکشد، والبته این گیر را به همه سیگاریها میدهم، اما توکا همکار و دوست بود.
گمانم در جلسهای بودیم که همینطوری این طرح را کشیدم، و اگر اشتباه نکنم، آن روزها بحث بر سر انتخاب هیات داوری دوسالانه کاریکاتور در سال ۷۸ بود، و من با بدجنسی وحشتناکی، به تکرار نام داوران انتقاد کرده بودم که باعث دلخوری ویژه جواد علیزاده و جواد پویان و تا حدی خسروجردی شده بود. آنان سه دوره پیاپی داور بودند ...
اگر اشتباه نکرده باشم، توکا داور سری بعدی شد.
اما در باره این کاریکاتور، همان موقع یک حس بدجنسی وحشتناک درونم "بودبود" میکرد و توکای سیگاری را آنجوری کشیدم. البته امروز با روایت همسر توکا از این شباهت ناگزیر آشنا شدم. اصلا چرا بیخودی حرف می زنم؟ چرا نمیروید
وبلاگ خودش تا مطلب را بخوانید.
توکا، دمت گرم!
Labels: توکا