امشب رفتیم سینما، ولی این دلدرد وحشتناک ناشی از خوردن خوراک مکزیکی تند و تیز که فقط ذهن مرا مشغول یافتن دستشویی کرده بود. طبق معمول در چنین لحظاتی شدیدا یاد حوزه فرهنگ آقای مهاجرانی و تساهل میافتم! القصه، آنقدر که فکر این شکم بودم، یادم رفت به کلی به رفیق شفیقم زنگ بزنم.
به این میگویند بهانه شکمی!
خلاصه علیآقا، هر چه لعنت داری، بر خوراک مکزیکی بفرست...
Labels: بروتوس