یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Wednesday, March 12, 2008
فرماندار نیویورک و غیره
وقتی خیلی از دوستان خیال می‌کنند روابط فراتر از ازدواج در این طرف دنیا هزینه ای ندارد، باید با دقت بیشتری مسائلی که تا سال‌های سال بر زندگی سیاستمداران بازیگوش سایه می‌افکند را بررسی کنند.

الیوت سپیتزر، یک قهرمان بود. یک دادستان بی‌ملاحظه که پدر خیلی از کلاه‌برداران وال‌ستریت را درآورده بود. به اعتبار کار درخشانش، فرماندار یکی از مهم‌ترین ایالت‌های آمریکا شد.

وقتی رابطه او با یک شبکه فحشا معلوم شد و پرداخت‌های مالی چند‌هزار دلاری‌اش به این شبکه برملا شد، اول عذرخواهی کرد و امروز استعفا داد.

سپیتزر که در دوران دادستانی‌اش، با چند شبله فحشا نیز مبارزه کرده بود، امروز بیش از حد زیر سوال است که چگونه قضاوتی در باره زندگی خودش داشته که درگیر این بازی شده؟

مساله این نیست که بخواهیم زندگی او را مورد قضاوت قرار دهیم. این کار ما نیست. ما ناظریم. مساله این است که سیاستمداران وقتی مزه قدرت را می‌چشند، فراموش می‌کنند که که هزینه کارهای اینچنینی چقدر می‌تواند باشد.

ما در ایران ساختار حقوقی درستی نداریم، چشمان روزنامه‌نگاران ما که تصادفا نان و نمک سیاستمدارانی را خورده‌اند، گاهی نابینا می‌شود و نمی‌توانند طرف شهروندان را در مقابل سیاسیون خطاکار بگیرند.

به نظر من کار روزنامه‌نگاران، بالاتر بردن هزینه کار سیاسی برای کسانی است که نمی‌خواهند هزینه ای بپردازند.

نگاه غربی‌ها به کسانی که به خانواده خود خیانت می‌کنند مثبت نیست. ممکن است به خاطر موفقیت‌های سیاسی و اقتصادی کلینتون، درصد زیادی از مردم آمریکا راضی به برکناری او نبوده باشند، ولی هیلاری و خود کلینتون همیشه از مطرح شدن مساله زجر خواهند کشید. هم به خاطر اینکه بیل کلینتون، رابطه‌ای با یک دختر کارمند کاخ سفید داشت، و هم اینکه به کشورش دروغ گفت، وقتی مدعی شد با آن زن هیچ رابطه‌ای نداشته است.

نگاه ایرانی‌ها چه؟ امروز بحث فرمانده نیروی انتظامی تهران مطرح است. نمی‌توان واقعیت را دانست و کشف کرد، ولی می‌توان حدس زد که به خاطر محافظه‌کاری قوه قضاییه و سیستم موجود، چه اتفاقی افتاده است.

ای کاش می‌شد مسوولان ایرانی بازیگوش را اندکی در این باب پاسخگو می کردیم. به جای دفاع کورکورانه از آنان...

Labels: