روابط ایرانیها در خارج از کشور گاه به نحوی خندهدار، مشروعیتی بامزه به حضور دوستان در هرجایی، از رادیو فردا گرفته تا رادیو آمریکا و غیره میدهد، و رقیبان یا غیرخودیها را جیرهخوار میسازد.
مساله خیلی ساده است. ما ایرانیها متخصص قلب واقعیت به خاطر روابط کوتاه مدت و اتحادهای مجازی هستیم.
فاصله گرفتن از دوایر خالهزنکی-داییمردکی البته میتواند کمک زیادی در پرهیز از شنیدن اتهامات و فضاسازیهای این جماعت کند، اما گرفتن پیغام و پسغام و قسم و آیه خوردن بعضی از دوستان درون آن دوایر، به آدم این باور را میدهد که حتی روشنبین ترین کارشناسان سیاسی برای حفظ موقعیت خود در بعضی جایگاههای کوتاه مدت آکادمیک پذیرای هر خوراکی هستند که تقدیمشان میشود.
گاهی به خاطر سوتفاهمهای پیش آمده، همین آدمهای روشنبین دوست داشتنی تبدیل به دشمنانی خاموش میشوند. اگر به دوایر محدود ایرانیهای خارج از کشور نگاهی بیاندازید، از این گروهها کم نخواهید یافت.
مساله این است که ما ایرانیها به خاطر تمامی مشکلات روانی و اجتماعیمان به این سادگیها قادر به یکی شدن نیستیم و قدرت این تفرق باعث دوری ما میشود و خواهد شد.
یک طرف ماجرا، سو استفاده کسانی است که میخواهند سری توی سرها درآورند و به یک کارشناس در تبعید که نتوانسته یک دهم قابلیتهایش را در خارج از کشور به فعلیت برساند نزدیک میشوند.
Labels: دوایر خالهزنکی-داییمردکی