نمیتوان آدمها را با هم همسان و برابر دانست، حتی دوقلوها با هم تفاوتهای ویژهای دارند.
لاریجانی آدم باهوش و ویژهای است. بلایی که سر اصلاحات آورد، تلههایی که پشت سر هم در مسیر دولت خاتمی گذاشت، هیچ کسی نگذاشت.
یادم است پاسخ مشترک خیلی از سران اصلاحات در گفتگوهایی که با آنها برای حیات نو(صفحه کلوزآپ) در مورد قدرتمندترین و باهوشترین فرد جناح راست که بیشترین آسیبها را به دوم خرداد زده یک نام بود؛ علی لاریجانی.
علی لاریجانی در موقعیتهای مختلف نشان داده که هوشمندتر از احمدی نژاد است. تاثیر حضور احمدینژاد قابل مقایسه با تاثیر حضور جرج بوش در آمریکاست، هر دو اقتصاد کشورهای خودشان را به خراب کردهاند. سیاست خارجی دو کشور چندان موفقیت آمیز نبوده. نحوه تصمیمگیری بر پایه مشورت نیست. منتهی فرق ایران با آمریکا در قدرت محدودتر رئیس جمهوری است. در ایران مسوول نابسامانیها دقیقا رئیس جمهوری نیست!
با این همه علی لاریجانی باز نماینده حاکمیت است. حاکمیتی که قاعدتا مسوول نهایی تمامی مشکلات اجتماعی و اقتصادی و سیاسی در طول سالهای گذشته و احتمالا آینده خواهد بود.
گمان من بر این است علی لاریجانی با هدایت بخشی از اصولگرایان بر دولت فشار خواهد آورد. دعوایی درونی گروه بزرگی که نسبتی با دموکراسی و نظر مردم ندارند. آیا این دعوا اثری بر فرایند دموکرتیزه شدن ایران خواهد داشت؟ شاید! با ضعیف شدن این گروه خشن شاید جای تنفسی هم برای بقیه ایجاد شود، اما باز هم بازی خودی-غیر خودی سد بزرگی در مسیر اصلاحطلبان اخراج شده از حاکمیت خواهد بود.
اما در مسیر آینده مذاکرات هسته ای، آیا تغییری ایجاد خواهد شد؟ باید دید رهبری و بخشهای قدرتمند نظام چه تصمیمی میگیرند؟ هر چه باشد، تضاد میان نیروهای پشتیبان احمدینژاد و حامیان قالیباف که سرجای خود بود، حامیان لاریجانی را هم به این گروه اضافه کنید.
باید دید لاریجانی مقدمات را برای انتخابات ریاست جمهوری سال آینده چگونه خواهد چید، و برای ضعیف کردن رقیب چه برنامههایی دارد. لاریجانی در دوران خاتمی که به خوبی توانست اصلاحطلبان را ضعیف کند. باید نشست و دید.
نهایتا باید بادسنج کارشناسان و کارنشناسان سیاسی را بررسی کرد و دید که در طول یک سال آینده به کدام سمت میروند...شما که میدانید به کدام سو خواهند رفت...نه؟
Labels: لاریجانی