خیلی حالم گرفته شد که کاریکاتورش را همراهم نیاوردم کانادا. آن سالها میآمد هفته نامه مهر. کل کلهای او با نویسنده سریال "روزی روزگاری" آنقدر باحال بود که حد ندارد.
زمانی که بیمار شد و رنجور، حوزه هنری برایش بزرگش داشت. اما به این میمانست که مجلس ترحیمش را پیشاپیش برگزار کردهاند.
من چندان با او آشنا نبودم، اما پای خاطره تعریف کردنهایش مینشستم.
کسانی که هم نسل من هستند و سریال "سفرهای دور و دراز هامی و کامی" را دیده اند، حتما آن سفرهای دو پسر بچه را به یاد دارند، دو پسری که سوار بر ماشین ایران را میگشتند. حد اقل برای من که تازه از آمریکا برگشته بودم، بهترین وسیله برای شناختن وطنم بود.
خدایش رحمت کناد
Labels: نادر ابراهیمی