یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Tuesday, June 17, 2008
ماجرای زنجان و چند اما و اگر-۲
قوانین ایران با قوانین همه جا فرق می‌کند. البته شاید اشکال کار از نحوه اجرا باشد و مجریان قانون.

مقام‌های وزارت علوم همراه با بسیج دانشجویی و حراست، فضا را چنان بر دانشجویان بسته‌اند که هر خطای کوچکی تبدیل به بهانه‌ای برای انتقام‌گیری می‌شود. 

بر فرض صحت همه ادعاها، در صورت اثبات گناهکار بودن معاون دانشگاه، روش برخورد دانشجویان به نحوی مشابه همان روش‌های غیر منطقی در سی سال اخیر بوده‌ است. اما سوالی که وجود دارد این است که آیا راه چاره دیگری هم داشته‌اند؟ 

اشتباه نکنید! مساله این نیست که آیا دانشجویان حق داشته اند یا نه، اتفاقا دانشجویان باید از حق خود دفاع کنند. مساله انتشار فیلم روی یو-تیوب و پس از آن، نحوه خبررسانی مورد بحث است. محکوم کردن مسوول دانشگاهی پیش از محاکمه با ذکر نام. برای‌تان آشنا نیست؟ یاد محاکمات رایج در کجا می‌افتید؟

اما مشکلات رایج در دوران وزارت علوم کابینه احمدی‌نژاد جای بحث فراوان دارد؛ در طول سه سال گذشته، مدیران منتخب دانشگاهیان جای خود را به منتصبین حکومتی داده اند. با این حساب، این تنها مدیریت دانشگاه نیست که باید پاسخگو باشد، دولت است.

سو استفاده جنسی  مسوولان دانشگاهی از دانشجویان تا پیش از این کم‌هزینه بوده، اما از این پس، مسوولان اندکی ترسیده‌اند. مطمئنا خیلی از دانشجویان که مورد تعرض قرار گرفته‌اند جلو نیامده‌اند و کل ماجرا ساکت مانده، اما از این پس چنین نخواهد بود. یا لا‌اقل دانشجویان به این راحتی‌ها سکوت نخواهند کرد.

---

در اینجا، قواعد سفت و سختی وجود دارد که باعث می‌شود رئیس یا استاد، سراغ کارمند و یا دانشجو نروند. همین چند سال پیش یک دانشجوی ایرانی همجنس‌خواه با افتخار می‌گفت که استادش را بلند کرده. قاعدتا چنین کاری خلاف عرف بود و لو رفتن این مساله حتما به ضرر طرفین تمام می‌شد. چون وقتی با استادت درس داری، نمی‌توانی با او بخوابی! رابطه یک رئیس با مرئوس در محیط‌های کاری اینجا، مفهومی بسیار بد دارد و همه منتظرند که سندی از سو استفاده مالی و یا اداری این عشاق پیدا کنند.

همین چند سا پیش بود که لو رفت رئیس بانک جهانی برای دوست دخترش شغلی آبدار با حقوقی مکفی جور کرده. بعدش با خفت از کارش کناره گرفت.

در عین حال، اینجا وجود رسانه‌های نسبتا آزادتر باعث می‌شود دانشجویان مجبور نشوند اول به فکر آپلود کردن ماجرا روی یوتیوب بیافتند. در چنین شرایطی، دانشجویان اول به روزنامه‌ها تماس می‌گیرند و مشاورین حقوقی به ایشان خواهند گفت تا کجای کار می‌توانند جلو بروند؟

یا می‌توانند به سراغ سازمان‌های حقوقی بروند و بدون خرج مشاور حقوقی استخدام کنند. در خود دانشگاه‌ها هم سازمان‌هایی وجود دارند تاثیرگذار باشند و دمار از روزگار طرف درآورند.

---

به نظر من کار دانشجویان زنجانی، از این حیث قابل توجه است که ابتکار عمل را در دست گرفته‌اند، اما باید دید آینده ماجرا به کجا خواهد انجامید و حاکمیت صاحب قدرت مطلقه چه برخورد امنیتی با این گروه خواهد کرد. شاید اگر محدوده اعتراض کاملا متوجه دفاع از حقوق دانشجو باشد، با ماجرای لغو مجاز انجمن اسلامی خلط نخواهد شد. در عین حال، دانشجویان انجمنی هم کاملا حق دارند از حقوق خود دفاع کنند، اما گره زدن این دو ماجرا به هم، زحمت امنیتی‌ها را کمتر خواهد کرد.

ادامه دارد