اگر شرایط همینطوری باشد که امروز هست، خاتمی در مقابل نامزد اصولگرایان رای خواهد آورد، اما احتمالا با رایی شکننده.
رای شکننده هم یعنی احتمال تقلب که در مملکتی که دروغ یک ارزش محسوب می شود.
حالا هر چقدر سید محمدعلیابطحی برای رئیسش تبلیغ کند، هر قدر جامعه وبلاگنویسان طرفدار مشارکت و خاتمی فعالیت کند، چیزی عوض نخواهد شد. مساله این است که آیا خاتمی عوض شده؟ آیا همان مشاوران بی وجود و بی خاصیت را همراه خود میخواهد به مردم تحمیل کند؟
میدانم خیلیها اصلا خوششان نمیآید به خاتمی گیر داده شود. چرا؟ مگر تمامی سخن خاتمت بر اساس گفتگو نبود؟ چرا خاتمی را به گفتگو فرا نخوانیم؟
خاتمی در دوران ریاستجمهوریاش چند بار گفتگوی "واقعی" با خبرنگاران داشت؟ چند بار مناظرهاش را دیدهایم؟ چند بار حاضر شد با وجود قولی که داده بود، سنگاندازان در مسیر مردمسالاری و قاتلان زنجیرهای و ... را معرفی کند؟
وقتی معین نامزد شد، مجموعهای از سوالهای تصویری را طرح کردم. به عنوان یک وبلاگنویس که از معین وبلاگنویس پاسخ میخواست. قول داد پاسخ دهد، بعد افتاد گردن تاجزاده، و معلوم بود که تاجزاده هم جواب نمیداد.
خاتمی حتما باید پاسخ بدهد که چگونه توانست اعتماد عمومی را به آن راحتی ضایع کند.
خاتمی باید پاسخ دهد که باز هم میخواهد نماینده مردم باشد یا نماینده حاکمیت؟
خاتمی باید پاسخ دهد که اگر در سازمان ملل تصادفا با رئیس جمهوری آمریکا برخورد کند، مسیر دستشویی را در پیش خواهد گرفت یا با او وارد گفتگو خواهد شد؟
خاتمی باید پاسخ دهد که آیا باز هم زیر بار سیاستهای ضد محیط زیستی وزرای صنایع و نفت و نیرو خواهد رفت؟
خاتمی باید ...
---
هر کسی که نامزد شد، باید پاسخ دهد. چند سال با جماعت اصلاحطلب کار کردهام، و طبیعتا بهتر میشناسمشان. دوست دارم پاسخ ایشان را بخوانم. شعار خاتمی، دولت پاسخگو بود. اگر نامزد شد، امیدوارم نامزدی پاسخگو هم باشد!
Labels: بناپارت