جام ملتها تمام شد و من هم کلی سر به سر همه گذاشتم که امیدوارم به دل نگرفته باشند، اگر هم گرفته باشند، دلدردشان برطرف شده باشد.
اما ماجرایی که برایم از همه بیشتر جالب بود، شوخی سر پرچم کشوری دیگر بود که با برخوردهای متفاوتی روبرو شد.
البته نتایج مختلفی میشد گرفت، اما نگاهی گذرا به تعصب نژادی نشان داد که هنوز نتوانستهایم با هم گفتگو کنیم.
پرچم، یک نشانه است. رفتن زیر علم کشوری دیگر، مفاهیم مختلفی در پی دارد. از بعد ملی، و نه نژادی، بر کردن پرچم کشور همسایه حتما معنای خاصی هم میدهد. تفسیرش با شما!
امروز داشتم برای بار چندم گزارش سیمور هرش را می خواندم. توجه سازمانهای امنیتی دشمن ایران به مشکلات قومی در استانهای مرزی به هیچ وجه قابل انکار نبوده. این سخن برای جور کردن تئوری توطئه نیست! پایگاههای شنود و جاسوسی آمریکا در کدام کشورها مستقر است؟ روابط کدام کشورها با اسرائیل بشدت قوی است؟ آیا برای تضعیف امنیت ملی، گزینه تشدید اختلافات قومی به صرف دشمنان ایران زمین است؟
از زاویه دیگری به این ماجرا نگاه کنیم. دولت مرکزی، سالهای سال است نسبت به استانهای مرزی با تبعیض برخورد کرده. قدرت در این استانها عملا دست مردم یا نمایندگان آن استانها نیست. نمایندگان این استانها در مجلس نیز توان دفاع از اقلیتهای قومی و مذهبی را ندارند. به عبارتی اگر با دقت به مساله نگاه کنیم، خود حاکمیت، بزرگترین ناقض حاکمیت ملی است!
به گمان من، باید مشخص کنیم که آیا تلاشهای جداییطلبانه را تایید میکنیم یا خوار و سبک میشماریم. نمیگویم انگشت اتهام متوجه کسی است. اما مشخصا، باید فرقی باشد میان کسی که ایرانی است(از هر قوم و نژاد و مذهب و ...) و کسی که پیوستن خاک ایران به کشورهای همسایه را ارج مینهد. یا ایرانی هستیم، یا نیستیم. اگر هستیم، برتن کردن پرچم افغانستان، پاکستان، عراق، آذربایجان، امارات، ترکیه، روسیه، ارمنستان، عربستان سعودی، قطر، بحرین، کویت و هر کشوری که بنا به هر دلیلی، یا به خاک ایران نظر دارد، یا همراه دشمنان ایران است، معنای جذابی نخواهد داشت.
وقتی برای تبلیغ قومیت، به دیگر اقوام توهین میکنیم، نمیتوانیم خود را در چارچوب کنوانسیون جهانی حقوق بشر موجه جلوه دهیم، و اگر چنین کسانی حامی ما باشند، یا مورد تایید ما، یک جای کار احتملا میلنگد. وقتی نقض حقوق بشر در ایران عاملی برای پناهندگی به دفاتر سازمان ملل در کشورهای همسایه میشود، به بندهای دیگر کنوانسیون هم باید اندکی توجه کنیم و برای همزبانان و همدلان تشریح و تدریس و ترجمه.
هیچ جا بهشت موعود نیست. ببینیم در کشورهای همسایهمان قومگرایی چه بلایی سر اقلیتها آورده و وضع ما در مقایسه با آنها چطور است؟
به جای اینکه به هم برچسب بزنیم، میتوانیم گفتگو کنیم. حتما نقاط مشترک ما از نقاط افتراقمان بیشتر است. ببینیم جانب طالبان جدایی را گرفتن اثربخشتر است یا دوستداران اتحاد؟
Labels: اتحاد ملی