اکثر ايرانيان خارج از کشور دوست دارند بتوانند بدون منتکشي، از حق طبيعی خود برای ديدار وطن استفاده کنند.
ايرانيان خارج از کشور، شايد میدانند ديدن شهر و ديار با مشکلات جديد ناشی از سياستهای دولت، افسرده کننده هم میتواند باشد، ولی تا کی فقط می توانند همهاش خواب کوچه و گذر و فک و فاميل را ببينند و آه بکشند؟
اينکه ايرانيان خاصی که به بعضی قواعد تن دادهاند بتوانند راحت بيايند و بروند، نوعی برخورد تبعيض آميز را نمايان میسازد. قواعدی که نمیخواهند عيانش کنند. توافقهايی که برای پنهان کردنش، مجبور به فرافکنی هم میشوند.
شک نکنيد که ساز و کار حاکم از خارج ماندن خيلیها خوشنود هم هست. بيرون بودن گنجی و باطبی و خيلیهای ديگر هزينهاش خيلی کم است. بسياری ناخواسته رفتهاند و دولتی را خلاص از مزاحمتهای معمول خود کردهاند. دولت از مزاحم خوشش نمیآيد.
به عقیده من، سخن رئیس جمهوری ایران، ادعایی از همان جنس همه ادعاهای غیر قابل اثباتش است. از همان ادعاهای فتوشاپی.
اعتبار یک دولت به قولهایش است. یکی قول میدهد و نمی تواند عملیاش کند، این یکی قولهایی میدهد که میدانی نمیخواهد عملیشان کند. اختلاف سر نتوانستن و نخواستن است.
به نظر من باید دایره نقد را آنچنان بر دولت تنگ کرد که جزئیات عملی شدن این ادعا را اعلام و تصویبش را از مجلس و تاییدش را از قوه قضاییه بگیرد. اگر این ساز و کار را بشناسید، میفهمید که چرا باید این ادعا را نیز مثل بقیه جدی نگرفت.
دولتی که منتقدان داخلی را تحمل نمیکند، چگونه خارج نشینان زبان دراز را بر میتابد؟ آسیاب به نوبت. با داخلیها مهربان باشید تا خارجنشینها هم باورشان بشود!
بسیاری از ما، شهروند ايرانيم. با وجود خفت کشيدن و بیاعتبار شدن گذرنامههامان، با همان سفر میکنيم*. وقتی با گذرنامه ایرانیتان به اتاقک مامور گمرک یا بررسی مدارک فرودگاه مقصد میرسید، خدا خدا میکنید سوال پرتی از شما نپرسد. ده جا را چک میکند که ببیند پاسپورتتان جعلی نیست و گاهی معطلتان میکند تا ببیند اعتبارش تا به کی است. وقتی پارسال از مجارستان با کانادا بر میگشتم، ۲۵ دقیقه معطلم کردند. چون خانم پشت گیشه سر در نمیآورد، از خودم هم سوال نمیکرد، منتظر ماند تا مافوقش از راه برسد. احساس خفنی است، نه؟
----
*دوستی پرسيده بود که آيا هنوز من همان پاسپورت قديمیام را دارم و هی منتظر میمانم تا برای مسافرت به اين طرف و آن طرف برچسب و مهر به صفحاتش اضافه کنند؟ آري، هر دفعه هم که میخواهم بروم آمریکا، دو ساعت معطل میمانم در فرودگاه برای الطاف زیادی، همه وسایلم را هم میگردند و چک میکنند اورانیوم غنی شده با خودم نداشته باشم. ازشانسم هم هر دفعه باید اسمم از چند مرکز تایید شود چون به خاطر همان چند روز بازداشت "سابقهدار" محسوب میشوم.
Labels: بازگشت؟