یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Sunday, July 06, 2008
آمستردام​نامه-۱
آمستردام شهر بزرگی نيست. از اين طرفش تا آن طرفش را گز کني، چندان وقتت را نمی​گيرد. شايد ديدنی​تر از خود شهر، توريست​هايش باشند.

سيستم حمل و نقل عمومی شهر خيلی کارت را راحت می​کند، اما بايد ياد بگيری که چی به چی است.

دوچرخه که داشته باشی، خیالت راحت است، اما تا وقتی آداب دوچرخه​سواری را بیاموزی، بهتر است دقت کنی که اوضاع چگونه است. خیلی از دوچرخه​های اینجا ترمزشان پدالی است و دسته ترمز روی دسته دوچرخه نیست. پس اگر عادت نداری، بپا نزنی به بچه مردم.

تا دلت بخواهد بوی دود می​آید. دیروز چند جا دیدم جوانان عزیز زیر آفتاب نشسته​اند و حال می​کنند...

رستوران عرب و ترک در اینجا فراوان است. جماعتی که فقط گوشت حلال می​خورند، اینجا مشکلی نخواهند داشت.

هوا امسال بدک نیست و خنک​تر از دوسال پیش است، دو سال پیش چند روزی که اینجا بودم واقعا رفت روی اعصابم.

دیدن پیراهن تیم ملی هلند در مغازه​هایی که اجناس یادگاری شهر را می​فروشند، اندکی دلگیرم کرد! هلند! تو چه کار داشتی به خوش آمدن من؟ چرا باختی به این روس​های نابکار؟

اینجا هوا واقعا دیر تاریک می​شود. خیلی دیر.

آدم قد بلند اینجا زیاد پیدا می​شود.

هنوز فرصت نکرده​ام بروم به مرکز مهم شهر، خیابان چراغ قرمز سر بزنم. بدبختی اینجاست که نمی​توانی عکس بیاندازی. شاید برای تمرین طراحی با خودم کاغذ و قلم ببرم.

بعضی چیزها اینجا ارزان​تر از کانادا است، از جمله یک نوع آب​میوه و آداپتور لپ​تاپ!

Labels: