آقا، رفته باشید فرودگاه و از شما بپرسند مایلید در بخش مهمانان ویژه استراحت کنید؟ باید اندکی مشنگ باشید که بگویید نه. من هم مشنگ نبودم و لبیک گفتم.
آدم یک احساس ویژهای پیدا میکند اینجا! وقتی از هواپیما پیاده شوم باید رنگ خونم را چک کنم! گمانم یک کمی رنگین شده باشد.
از شوخی گذشته، من هر بار پایم به فرودگاه میرسد، حتما یکی از کیفهایم را باز میکنند و تا ته میگردند. طرف بلد نیست دوربین چطوری کار میکند، ادای متخصص بودن هم در میآورد. ۴ دقیقه طول کشید تا دوربینم را روشن کند(البته با کمک خودم).
بعدش هم آیپاد را نمیتوانست روشن کند.
هارد درایو "اکسترنال" را نمیشناخت.
خدای من! این فرودگاه تورنتو پول خونتان را از شما میگیرد، و روی بلیط میکشد، که مثلا خیلی امن است. ارواح شکمشان. طرف دوزار بلد نیست با دوربین و غیره کار کند، فقط قیافه میگیرد.
راستی، پیراهن نانجی پوشیدهام، اما از کت و شلوار نارنجی خبری نیست! ای هلند ... چرا باختی به روسیه؟
Labels: پرواز