وقتی قول داده باشی يک کارت را با خودت ببری و برسانی به رفيقت، و در عين حال بگذاريش در کيف پولت، و شلوار عوضی بپوشي، و در عين حال بروی نمايش و پول با خودت نبرده باشي، لابد در ۳۹ سالگی نشانههای فراموشی دارد بيرون میزند!
بعد هم که برسی خانه، رفيقت از آمستردام بگويد که کتاب را دادی به رفيق مشترکمان؟ کدام کتاب؟ آهان!!!
نه آقا! وضع بدجوری خراب است!!!
Labels: آلزايمر