یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Sunday, August 24, 2008
یک سوال
دوستی یک کامنت فرستاده و سوال کرده که "آیا با حجاب مخالفید"؟

سوالی ساده اما پیچیده!

راستش نه. اما با اجباری کردنش مخالفم. با اینکه مردم را مجبور کنید کاری کنند که زورکی به بهشت بروند مخالفم. از آن طرف با ممنوعیت حجاب مخالفم!

یک بحث انحرافی: در ایران که بودم، یک مفسر قرآن معتقد بود که شراب حرام نیست! تا حدی که مایه مستی نگردد. این سخن را از خیلی از برادران حزب‌اللهی هم شنیده‌ام. اگر برادران محترم نظام باورشان نمی‌شود، می‌توانند سری به خانه‌ بسیاری از جماعت فرهنگی ولایت‌مدار بزنند و حتما اثری از مشروبات الکلی مارک‌دار خواهند یافت. مارک‌هایی که من در این طرف دنیا می‌بینم. 

برگردیم به بحث حجاب. در اروپا که بودم، حس کردم حجاب برای گروهی از مردم، فراتر از رعایت یک دستور، نوعی هویت است. وقتی کسی این هویت را برای ِخود تعریف کند، من و شما که هستیم که مخالف یا موافقش باشیم؟

در شانزه‌لیزه، فراوانش را می‌بینید. من احساس نکردم به زور سر کرده باشند.

اگر حافظه تاریخی داشته باشید، یادتان به روزهای اول انقلاب خواهد رفت که گروه‌های مختلف زنان علیه حجاب اجباری راهپیمایی می‌کردند و کسانی مثل آیت‌الله طالقانی مخالف زور گفتن به مردم بودند. الان فکرش را می‌کنم و می‌بینم چقدر زود و تصادفی آیت‌الله طالقانی رفت. او برای بسیاری از تازه به دوران رسیدگان حکومتی یک مزاحم تمام عیار بود. گویی حس می‌کرد با این روش‌ها انقلاب به ناکجا آباد خواهد رفت...

در همین کانادا همکاری اهل فیلیپین داشتم با حجاب کامل، می‌گویم کامل، یعنی خیلی از ادا اطوارهای زیر چادر را هم نداشت. نه تنها کسی او را زیر سوال می‌برد، که برخوردی کاملا برابر با او داشتند. ظاهرا تنها او در خانواده چنین حجابی داشت و دیگر اعضای زن فامیل با حجاب رابطه‌ای نداشتند.

منع حجاب نیز به نظر کار احمقانه‌ای است. اینکه در یک کشور اروپایی بخواهند مانع روسری سر کردن شما بشوند، آزادی‌های فردی‌تان را از بین برده‌اند. دوستی داشتم اهل ترکیه، می‌گفت لائیک‌های آنکارا از حزب‌اللهی‌های ایران، بدتر نباشند، بهتر نیستند.


Labels: