محمد علی ابطحی عزیز ناراحت غرهای من است. شرمندهام، کارم غر زدن بوده و بس.
اما بحث راه حل مطرح میشود. میخواهم بدانم راه حلهای جماعت اصلاحطلب نبود که کار را به اینجا کشاند؟ راه حل جماعت نبود که بعد از رد صلاحیت معین، باز بر مشروعیت انتخابات پای فشردند؟ راه حل جماعت نبود وقتی فشار حاکمیت و قوایش افزایش مییافت، به جای انداختن توپ در زمین حریف و خروج از حاکمیت، به هزار و یک دلیل ماند تا وضع آنقدر بد شود که آن کنند با مجلس ششم و بعد به راحتی در زمان وزارت کشور دولت اصلاحات، رای مردم را جابجا کنند و صدای کروبی درآید و خاتمی هیچ کاری نکند؟
راه حل؟ مگر آقای خاتمی رئیس جمهوری نبود و مدافع قانون اساسی؟ مگر قرار نبود کسانی را که مقابل قانون میایستند را به مردم معرفی کند؟ مگر قرار نبود پرونده قتلها را به سرانجام برساند؟ مگر ...
راه حل؟ اگر همان کارهایی را که آقای خاتمی انجام باید میداد، انجام داده بود، من و شما امروز بحثی نداشتیم. داشتیم؟
راه حل؟ گردن نهادن به هر آنچه شورای نگهبان از شما میخواهد. گردن نهادن به مجموع چیزهایی که نقض کننده قانون اساسی است. گردن نهادن به حذف رسانههای آزاد. گردن نهادن به برخورد با فعالان و دانشجویان...مگر این راه حل آقای خاتمی نبود؟
راه حل، سپردن امور اقتصادی در وزارتخانههای نفت و صنایع و نیرو به گروههای خاص. نگویید این راه حل وجود نداشته؟
راه حل؟ ...
---
آقای ابطحی عزیز! من یک بار ارائه راه حل به آقای خاتمی را تجربه کردهام. با دلایل علمی و عملی. آن هم در حوزه آب بود. ولی دیدم آقای خاتمی سرآب میبیند نه آب را. یادتان است، بعد از نماز ظهر دوشنبه بعد از انتخابات سال ۸۰؟ آقای خاتمی سرآب جماعت وزارت نیرو را که منافعشان در سدسازیهای غلط بود را پذیرفت. نه؟ سد سیوند گمانم آن روزها داشت کامل میشد، نه؟ سد سازی به هر قیمتی و هر توجیهی...چه کسی حساب و کتابهای سدسازان و مدیران دولتی پشت سدسازی را بررسی خواهد کرد؟ نکته این است که ما نگفتیم همه سدها بد هستند! بحث بر سر این بود که بسیاری از سدهای ایران سر جای خودشان ساخته نشدهاند. این یک مثال کارشناسی بود در مورد مقابله با خشکسالی در نواحی حاشیه بیابانها که امکان سدسازی را هم نداشتند. گوش شنوایی بود؟ میلیونها تومان فقط صرف جمع کردن یک گروه توجیهگر شد تا یک جوابیه بنویسد، اما اگر همان مقدار پول صرف بررسی بیشتر گزینههای مناطق حاشیه بیابانها میشد، آسمان به زمین میآمد؟ جالب آنکه همه گزارشها هم موجود بود...شاید مکنونات قلبی کسانی چون دکتر مکنون و غیره اجازه نداد؟
---
راه حل؟ گروهی که نیروسازی نکرده و همه داراییاش یک گروه پیر شده که فقط دور شکمشان افزایش یافته است، چه کار مهمی میتواند بکند؟ وقتی قحتالرجال است، همه باز مجبورند دور یک نفر جمع شوند. یعنی از ۱۲ سال پیش، یک گروه جوان ۲۷-۸ ساله را نداشتید که وارد بازی کنید که امروز ۴۰ ساله باشند و جانشین ۴۰ سالههای آن روز دوم خرداد شوند؟ یک نگاه به دولتهای دیگر بیاندازید. وزیر خارجه انگلستان وقتی تونی بلر نخست وزیر شد، چند سالش بود؟ الان کجاست؟
---
راه حل؟ اگر هر کدام از ما کاری را بکنیم که به تخصصمان میخورد، احتمالا کار بهتر خواهد شد. من روزنامهنگار منتقد و بعضا غر زننده هستم. دارم کار خودم را میکنم. شما چه؟ شما در چارچوب قدرت بودهاید. شما در حاکمیت بودهاید. در سالگرد قتلهای سال ۶۷، خم به ابرو نمیآورید که چه اتفاقی افتاده. پاسخگوی اتفاقات دوران "امام" نیستید، آنوقت پشت سرش قایم میشوید. یک بار هم که شده، رسما اعلام کنید موضعتان در برابر اعدامهای دهه شصت چیست. علنی! موضعتان در باره شهروندان درجه دو ایرانی که دین رسمی ندارند چیست؟
---
راه حل؟ کمتر دروغ بگویید! حتی به خودتان.
Labels: راه حل