۴۵ سال پیش در چنین روزی، مارتین لوتر کینگ، یکی از رهبران سیاهپوست آمریکا جلوی صدها هزار سیاهپوست سخنرانی معروفش را تقدیم آیندگان کرد.
نمیخواهم یکجانبه بگویم که نامزدی اوباما، بخشی از این رویا است، شاید فراتر از انتظار آن روز دکتر کینگ باشد.
الان جلوی تلویزیون نشستهام و دارم آخرین روز گردهمایی بزرگ دموکراتها را در ورزشگاه اینوسکوی شهر دنور تماشا میکنم. از هر چیز آمریکا خوشم نیاید، اما اینکه امروز یک سیاهپوست به نقطهای رسیده که دیگر سیاهان احساس میکنند دارند روی ابرها راه میروند و رویای مارتین لوتر کینگ را تجربه میکنند...
کاش همه میتوانستند امشب این مراسم را ببینند، فارغ از بار سیاسیاش.
--------------
از گیر سهپیچ داده شده به این مطلب ممنونم! کاملا به جا بود.
Labels: رویا